الگوهای کندل استیک در تحلیل تکنیکال

جلسه نهم: آموزش کندل استیک
آموزش کندل استیک یا الگو های شمعی بسیار مهم هستند و در این جلسه از اموزش فارکس قصد داریم انواع آنها را بررسی کنیم و یاد بگیریم که به چه شکل با آنها روند ها را پیدا کنیم.
همانطور که میدانید نمودار های مختلفی نظیر نمودار های میله ای ، دایره ای و… وجود دارد. که معمولا برای اطلاعات آماری از این نمودار ها استفاده میشود.
یکی از نمودار های بسیار مهم نمودار شمعی یا کندل استیک است که در بازار فارکس بیشترین استفاده رو برای بررسی چارت داره. البته که نمودار های دیگه ای هم وجود داره که تریدر های دیگه هم از اون ها استفاده می کننند اما مهم ترین و پرطرفدار ترین آن ها نمودار شمعی است.
نمودار کندل استیک یک نمودار بسیار قدیمی است که اطلاعات کاملی را نسبت به چارت به ما میدهد و ما در ادامه قصد داریم تا در باره الگو های کندل استیکی و هشدار هایی که به ما میدهند صحبت کنیم.
همانطور که در تصویر پایین مشاهده میکنید کندل یا نمودار شمعی که در ظاهر هم شبیه به شمع است از دو قسمت تشکیل شده است.
شکل کلی کندل استیک ها
- بدنه(body): قسمت پهن تر
- سایه(weak): قسمت باریک تر در بالا و پایین
در عکس زیر دو کندل صعودی و نزولی درکنار هم آمده اند که قصد داریم فرق بین این دوکندل را راجع بهش صحبت کنبم.
معنی کندل استیک
علاوه بر تفاوت بارز بین رنگ آن ها که با توجه به سلیقه شما در متاتریدر قابل تغییر است( آموزش متاتریدر ) تفاوت های دیگری هم دارند.
اما قبل از این که به توضیح کامل تفاوت آن ها بپردازیم باید بدانید که به کندل استیک های صعودی اصطلاحا گاو یا بولیش (Bullish )گفته میشود و به کندل های نزولی خرس یا بیریش (Bearish) میگویند.
دلیل این نامگذاری بسیار جالب است به عنوان مثال هنگامی که گاو حمله میکند از پایین شاخ میزند و به سمت بالا میرود به همین دلیل حرکت صعودی رو به بالا را بولیش مینامند. و همچنین به دلیل این که خرس از بالا به پایین حمله میکند کندل های نزولی را بیریش می نامند.
تمامی توضیحات و محل باز و بسته شدن قیمت و تفاوت دو کندل استیک در عکس به وضوح نشان داده شده است
به طور کلی اگر کندل استیک ما در تایم فریم روزانه باشد در ابتدای روز که بازار باز میشود این کندل یا به سمت کف قیمت پایین میاید و از اون جا به بعد کندل نزولی تشکیل میدهد یا تا سقف کندل بالا میرود و کندل صعودی تشکیل میدهد.
تا اینجا باز و بسته شدن کندل هارا فهمیدید اما باید بدانید که کندل ها در کنار هم معنا و مفهوم خودشون رو دارند برای درک بهتر باید بدانید که شکل کندل ها به تنهایی و قرار گرفتن آن ها کنار هم میتواند بیانگر مفهوم خاصی باشد پس بریم برای ادامه آموزش کندل استیک.
به این کندل ها با مفهوم های خاص خودشون میگویند الگو های کندل استیکی.
الگو های کندل استیکی بسیار زیاد هستند اما شما لازم نیست که همه آن هارو بلد باشید در اینجا 6 الگوی مهم را برای شما آورده ایم که دانستن همین الگو ها برای شما کافی است. در ادامه آموزش کندل استیک با ما همراه باشید.
الگو های کندل استیک
شبه داجی که شامل: spinning top, hanging man, shovel, hammer
الگوی داجی
انواع مختلف الگو های داجی را میتوانید در عکس زیر مشاهده کنید.
الگو های داجی بدنه ندارند و فقط با سایه شکل گرفته اند.
تمام این 6 الگو و زیر مجموعه های آن ها فقط در نقاط مهم بازار تاثیر میگذارند.
حالا نقاط مهم بازار کجا هست؟
در ادامه آموزش کندل استیک با آموزش نقاط مهم بازار میپردازیم هرچند که در آموزش های قبلی که درباره خطوط حمایت و مقاومت، ترندلاین و…. به شما درباره این نقاط توضیح دادیم.
اما به طور کلی تمامی این الگو هنگامی که در نقاط مهم بازار ظاهر شوند برای ما مهم هستند و وسط بازار عملا هیچ ارزشی ندارند.
الگوی شبه داجی
باز هم همانطور که در عکس میبینید این دو الگو شبیه به هم هستند اما یکی در روند نزولی و دیگری در رنود صعودی ظاهر شده است.
پوشاننده یا انگولفینگ
این الگو از 2 کندل کنار هم تشکیل شده است. در این کندل شما میتوانید گپ را هم مشاهده کنید چون طبق روند بازار هر کندل باید دقیقا از همونجایی که کندل قبلی بسته میشود، باز شود اما در این الگو از میانه کندل بعد شروع شده است.
موچین یا توییزر
این الگو یکی از مهم ترین الگو های بازار است که میتواند به طور حتمی و قوی باعث تغییر روند بازار بشه.
الگوی درونی
این الگو هم تقریبا مثل الگوی داجی است با این شباهت که کندل ها در دل هم دیگر قرار دارند و با این تفاوت که کندل ها دقیقا از همونجایی که بسته شدند، کندل بعدی باز شده و گپی در بازار وجود ندارد.
الگوی بیرونی
دقیقا شبیه الگوی درونی است اما با کمی تفاوت در قرار گیری کندل ها.
همانطور که تا الان این کندل استیک های مهم و شباهت آن هارا دیدید مطمئنا فهمیدید که یاد گرفتن تعداد زیادی الگو که همه آن ها شبیه به هم هستند چقدر میتونه کاره سختی باشه، پس حتما باید دقت زیادی داشته باشید.
در این آموزش کندل استیک ما به شما توصیه میکنیم تا ویدیو را ببینید چون نکات آموزشی کامل تری را در بر دارد.
ترید با کندل های روزانه
سال ها پیش در یک سایت و تالار گفتگو در زمینه فارکس می نوشتم که با توجه به محدودیت هایی که برای فارکس ایجاد شد آن وب سایت تعطیل شد. برای مدت طولانی بصورت زنده روی جفت ارز GBP/USD با روشی بسیار ساده ترید می کردم و همزمان روی آن سایت بصورت آموزشی مطالب مربوطه را می نوشتم.
چند روز پیش در فایلهای آرشیوی خود بکاپی از مطالب آن تاپیک پیدا کردم که از آنجا که می تواند آموزنده باشد مناسب دیدم آن را در این وب سایت جاودانه کنم. مطالبی که در ادامه مطالعه خواهید کرد یک کپی از تاپیکی با همین نام در وب سایت parsfx از سال های 2013 و 2014 می باشد.
نکات مهم:
- این سیستم در تایم فریم روزانه یعنی D1 دنبال می شود.
- سیستم بر اساس الگوهای کندل استیک و پترن های کلاسیک چارت و همچنین سطوح حمایت و مقاومت می باشد.
- چون سیستم در تایم بالا می باشد، نیاز به سرمایه متناسب دارد که به عنوان مثلا بتواند حد ضرر هایی در حد 150 پیپ را هم تحمل کند.
- طبق این سیستم روی یک جفت ارز در طول یک ماه تعداد پوزیشن ها انگشت شمار می باشند. پس نیاز به صبر زیادی دارد.
- حد سود پوزیشن ها در این سیستم نیز می تواند در هر پوزیشن از 50 پیپ تا بیش از 300 پیپ باشد.
- هر پوزیشن ممکن است برای 3 روز یا حتی بیشتر باز باشد تا به حد سود یا ضرر برسد.
- مدیریت سرمایه پیشنهادی حداکثر ریسک 3% در هر پوزیشن است.
کمی در مورد مدیریت سرمایه:
همانطور که گفته شد در این سیستم به علت کار در تایم فریم Daily اعداد از نظر پیپ کمی بزرگ هستند. یعنی حد ضرر 150 پیپ یا بیشتر و حد سود 300 پیپ یا حتی بیشتر! بنابراین نیاز به یک برنامه مدیریت سرمایه دقیق دارید! پیشنهاد ما ریسک 3% سرمایه در هر پوزیشن است. یعنی اگر سرمایه شما 1000 دلار می باشد در هر پوزیشن نهایتا باید 30 دلار ضرر بدهید!
حالا اگر یک موقعیت با حد استاپ لاس 150 پیپ داشته باشید آن را می توانید با حجم 0.02 لات انجام دهید که نهایت الگوهای کندل استیک در تحلیل تکنیکال ضرر آن می شود 30 دلار!
و اگر یک موقعیت با حد ضرر 50 پیپ داشته باشید می توانید آن پوزیشن را با 0.06 لات وارد شوید که در این صورت نیز حداکثر ضرر شما 30 دلار خواهد بود.
و باز اگر 60 پیپ حد ضرر بود، حجم پوزیشن شما می شود 0.05 لات!
حالا اگر سرمایه شما 5000 دلار باشد 3% آن که مجاز برای ضرر است می شود 150 دلار. در این حالت موقعیت اول که 150 پیپ استاپ لاس آن هست را با 0.1 لات می توانید معامله کنید و موقعیت دوم با 50 پیپ ضرر را با 0.3 لات و موقعیت سوم که 60 پیپ ضرر دارد را با 0.25 لات!
بازدهی این سیستم روی GBP/USD در ماه می تواند بیش از 300 پیپ باشد و با سیستم مدیریت سرمایه پیشنهادی سود ماهانه این روش بیش از 5% خواهد شد. که اگر بر آن مسلط شوید روی جفت ارزهای دیگری هم آن را دنبال کنید می توانید این مقدار را به 10 تا 15 درصد سود ماهانه برسانید.
استراتژی کندل استیک و آموزش کندل شناسی فوق پیشرفته😃
برای تحلیل تکنیکال در دنیای ارزهای دیجیتال، حتما باید از نمودارها استفاده کنید و دادههای نمودارها را تحلیل نمایید. به همین جهت در این مقاله از کریپتو اکسیر قصد داریم به آموزش کندل شناسی بپردازیم و شما را با این نوع نمودارها آشنا نماییم.
کندل استیک که به آن نمودار شمعی هم گفته میشود، یکی از انواع نمودارهایی است که در تحلیل تکنیکال با آن سروکار خواهید داشت. این نمودار هم مانند تمام نمودارهای دیگر تغییرات قیمتی ارز مورد نظر را به نمایش میگذارد.
آموزش کندل شناسی ارز دیجیتال چیست؟
به یادگیری نکات مربوط به خواندن نمودار شمعی، کندل شناسی گفته میشود. شما میتوانید رفتار خریداران و فروشندگان را نسبت به ارز مورد نظرتان (با استفاده از کندل استیک) بررسی و در نهایت آینده آن را پیش بینی نمایید.
قابل ذکر است که در ابتدا و برای بار نخست در تحلیل تکنیکال، این ژاپنیها بودند که از کندل استیک برای بررسی ارز مورد نظر خود بهره گرفتند.
رفته رفته سرمایه گذاران دیگر کشورها هم متوجه شدند که با استفاده از این نمودار میتوانند اطلاعات خوبی را به دست آورند. به همین دلیل بود که استفاده از نمودار شمعی جهانی شد.
الگوهای کندل استیک ها
در آموزش کندل شناسی باید با الگوهای کندل استیک به خوبی آشنا باشید. در واقع باید بدانید که بعد از نزولی یا صعودی شدن کندلهای ارز مورد نظرتان، چه واکنشی در انتظار آن ارز خواهد بود.
برخی از الگوهای کندل استیک ها:
الگوی دوجی در کندل شناسی
اگر دوجی را بعد از ماربزو قرمز مشاهده کردید باید بدانید که افراد نسبتا کمی در حال فروختن سهم خود هستند؛ در واقع سهامداران به آینده آن ارز خوشبین هستند و قصد نگهداری آن را دارند.
بهره گیری از الگوی دوجی میتواند الگوهای کندل استیک در تحلیل تکنیکال سیگنال بسیار مناسبی را برای خرید یک ارز به شما ارائه کند.
الگوی هارامی در کندل شناسی
زمانی که دو کندل در کنار هم شکل بگیرند و کندل دوم سبز رنگ و در آخر کندل نزولی تشکیل شود این الگو به وجود میآید.
اکثر افرادی که آموزش کندل شناسی دیدند و با این نمودار آشنا میباشند، بعد از دیدن این الگو اقدام به سرمایه گذاری بر روی ارز مورد نظرشان میکنند.
البته بعد از مشاهده شدن الگوی هارامی، انتظار میرود که روند حرکتی آن با سرعت بسیار کمتری نسبت به قبل همراه گردد.
الگوی نفوذی در کندل شناسی
الگو نفوذی یک الگوی بازگشتی است که نشان از صعودی شدن روند دارد و در انتهای یک روند نزولی ظاهر میشود و یک الگوی قیمتی 2 روزه است که نویدبخش یک روند صعودی کوتاه مدت را به تریدر میدهد.
از دو شمع تشکیل میشود: شمع اول قرمز (نزولی) است و شمع دوم سبز رنگ (صعودی)! شمع سبز رنگ پس از یک گپ قیمتی نزولی از شمع قرمز آغاز میشود. شمع سبز باید بیشتر از 50 درصد شمع قرمز را بپوشاند. در واقع هرچه قد شمع سبز بلندتر باشد، اعتبار الگو بیشتر است.
الگوی مرد آویزان
الگوی مرد آویزان یا هنگینگ من، یکی از الگوهایی است که نزولی شدن روند را اخطار میدهد. در بیشتر مواقع، زمانی که این الگو را مشاهده کردید، باید منتظر نزولی شدن روند باشید. از نشانههای این کندل، بدنه کوچک و سایه پایینی بسیار بلند است. این کندل سایه بالایی ندارد و در مواقعی، سایه کوچکی دارد. سایه پایین باید حداقل دو برابر بدنه باشد.
این نکته را مدنظر داشته باشید که این کندل، ممکن است در هر دو کندل سبز و قرمز رویت شود. الگوی مرد آویزان شباهت بسیار زیادی به الگوی چکش دارد. هر دو دارای بدنه کوچک و سایه پایین بسیار بلند هستند و هر دو، خطر نزولی شدن قیمت را نشان میدهند.
برای تشخیص این دو الگو، باید روند قبل از الگو را بررسی کنید. در الگوی مرد آویزان، زوند قبلی صعودی بوده است؛ اما در الگوی چکش، روند نزولی بوده و نمایان شدن این الگو، نشان از ادامه دار بودن روند است.
الگوی چکش و چکش معکوس در کندل شناسی
در آموزش کندل شناسی با الگوهای زیادی آشنا خواهید شد. یکی از این الگوها چکش و چکش معکوس نام دارد.
اگر کندلی به شکل چکش و یا چکش معکوس با رنگ سبز در زمانی که روند قیمتی ارز مورد نظر نزولی میباشد، دیده شود این الگو به وجود میآید.
در این زمان احتمال اینکه روند قیمتی ارز رو به بالا و در حال رشد باشد، بسیار بیشتر از نزولی شدن قیمت آن است. (در این شرایط به احتمال 80 درصد قیمت سهام بیشتر خواهد شد و میتوانید سود بسیار خوبی از آن بگیرید)
الگوی سه ستاره صعودی در کندل شناسی
الگوی سه ستاره صعودی که متشکل از 3 کندل است، یکی دیگر از الگوهایی است که در آموزش کندل شناسی با آن آشنا خواهید شد.
در این الگو کندل اول در موقعیت صعودیتری نسبت به کندل دوم قرار میگیرد. در واقع بر روی نمودار، کندل دوم نسبت به کندل در قسمت پایینتری قرار میگیرد و نزولی است.
سپس باید کندل سوم در مقایسه با کندل دوم در موقعیت بالاتری قرار بگیرد و روند قیمتی را صعود کند.
در شرایطی که شمع یا همان کندل اول نسبت به شمع دوم در قسمت بالاتری قرار بگیرد و کندل سوم نیز از کندل دوم موقعیت بالاتری داشته باشد، این الگو مشاهده خواهد شد.
اگر الگوی سه ستاره صعودی را مشاهده کردید، باید بدانید که به احتمال فراوان قیمت آن ارز رشد بیشتری خواهد کرد و نمودار قیمت صعودی خواهد شد.
الگوی سه ستاره صبحگاهی در کندل شناسی
الگوی سه ستاره صبحگاهی هم دیگر الگویی است که در آموزش کندل شناسی با آن مواجه خواهید شد.
اگر الگوی سه ستاره صبحگاهی را مشاهده کردید، باید بدانید که روند نزولی قیمت آن ارز به اتمام رسیده است. بعد از دیدن این الگو به احتمال بسیار زیاد قیمت ارز مورد نظر روند صعودی خود را شروع خواهد کرد.
این الگو سیگنال خوبی برای خرید خواهد بود. اکثر تحلیلگران ارزهای دیجیتال هم از الگوی سه ستاره صبحگاهی برای سیگنال دادن بهره میگیرند.
الگوی اینگالف در کندل شناسی
یکی از بهترین الگوهایی که در کندل شناسی با آن آشنا میشوید، الگوی اینگالف است.
این الگو به تنهایی میتواند قویترین سیگنالها را برای خرید به شما بدهد. زمانی که این الگو را مشاهده کردید، باید بدانید که افراد زیادی برای خرید سهم به ورود کردهاند و قصد سرمایه گذاری بر روی آن را دارند.
پس میتوان نتیجه گرفت که ارز مورد نظر شما در روزهای آینده روند صعودی را در پیش میگیرد و سرمایه گذاری بر روی آن سود خوبی را به همراه خواهد داشت.
اگر کندل اینگالف (یک شمع بزرگ که پوشش دهنده چند کندل قبل از خود است) را در انتهای روند نزولی دیدید، باید بدانید که به احتمال زیاد روند نزولی قیمت سهام به پایان رسیده است.
اما اگر این کندل را در انتهای روند صعودی دیدید، باید بدانید که روند صعود قیمت به احتمال زیاد به پایان میرسد و با ریزش ارزش مواجه خواهید شد.
تحلیلگران قدرتمند ارزهای دیجیتال نیز از الگوی اینگالف برای ارائه سیگنالهای دقیق و کم ریسک استفاده میکنند.
آموزش کندل شناسی بازار گاوی
الگوهای شمعی گاوی در فارکس یا سایر بازارهای مالی بیانگر این موضوع هستند که روند نزولی یا خرسی به زودی به پایان میرسد . در واقع الگوهای شمعی گاوی به سرمایهگذاران این سیگنال را میدهند که قیمت روند صعودی پیدا خواهد کرد .
در کندل شناسی، الگو رفتار قیمت گاوی در برخورد با سطح حمایتی ( support ) ایجاد میشود و به نوعی سیگنال خرید است . در بازار گاوی معاملهگران با مشاهده چنین الگوهای شمعی به خرید اقدام میکنند تا از افزایش قیمت، سود بهدست آورند . در بازار گاوی افراد اصطلاحا موقعیت long باز خواهند تا از افزایش قیمت سود ببرند .
آموزش کندل شناسی بازار خرسی
در بازارهای مالی چون فارکس و ارز دیجیتال، مشاهده الگوهای شمعی خرسی به معنای پایان روند صعودی بوده و در واقع هشدار رسیدن به سطح مقاومت ( resistance ) را به معاملهگران میدهد .
در واقع با ایجاد الگوی خرسی، قیمت احتمالا روند نزولی را آغاز کرده و این موضوع برای سرمایهگذاران به عنوان سیگنال فروش خواهد بود تا موقعیتهای خرید ( ( long را بسته و وارد موقعیت ( short ) شوند تا از روند نزولی بازار منتفع شده یا از ضرر جلوگیری کنند .
الگوی ستاره عصرگاهی در کندل شناسی
الگوی ستاره عصرگاهی یا اونینگ استار ( Evening Star Pattern ) سیگنال خرسی بوده که به الگوی ستاره صبحگاهی ( سیگنال گاوی ) شباهت دارد، اما مفهوم کاملا برعکس یکدیگر دارند .
در حقیقت الگوی ستاره عصرگاهی زمانی رخ میدهد که در روند صعودی، شمعی سبز و کوچک بین شمع سبز و شمع قرمز که هر دو بدنه بسیار بزرگتری دارند، قرار بگیرد . در آموزش کندل شناسی، اونینگ استار نوعی سیگنال فروش است؛ یعنی روند صعودی دارد برعکس میشود .
این موضوع را در نظر بگیرید که چنانچه کاهش شمع قرمز سمت راست بهقدری باشد که میزان افزایش شمع سبز سمت راست را خنثی کند، احتمال تشدید روند نزولی وجود دارد .
الگوی خط قاطع در کندل شناسی
الگوی خط قاطع یا پیرسینگ لاین ( Piercing line pattern ) در واقع بدین معنا است که فشار خرید زیاد است و به نوعی سیگنال گاوی محسوب میشود . در این الگو قیمت از پایین به مقدار بسیار زیادی به بالا کشیده شده و حتی از خط دوره قبلی هم بالاتر میرود .
الگوی خط قاطع زمانی رخ میدهد که در روند نزولی، شمعی قرمز مشاهده میشود که سمت راست آن شمعی سبز رنگ قرار گرفته است و بدنه هر دو شمع تقریبا اندازه برابری دارند که معمولا نقطه باز شدن شمع سبز از نقطه بسته شدن شمع قرمز پایینتر است . بهطور کلی در آموزش کندل شناسی، مشاهد الگوی پیرسینگ لاین نوعی سیگنال روند صعودی و خرید است .
الگوی سه کلاغ سیاه در کندل شناسی
الگوی سه کلاغ سیاه یا تری بلک کروز ( Tree Black Crows ) معمولا نشاندهنده ایجاد روند نزولی خرسی است . مشاهده این الگو یعنی فروشندگان در سه نوبت متوالی از خریداران سبقت گرفتهاند .
الگوی سه کلاغ سیاه زمانی اتفاق میافتد که در روند صعودی، سه شمع قرمز متوالی مشاهده شود که فتیله بالایی ندارد یا فتیله بسیار کوتاهی دارند . در این الگو هر دوره معاملاتی در همان قیمت بسته شدن دوره قبلی آغاز خواهد شد اما به دلیل فشار زیاد قیمت، از دوره قبل پایینتر بسته میشود .
الگوی ابر سیاه در کندل شناسی
الگوی ابر سیاه یا دارک کلود کاور ( Dark Cloud Cover ) در واقع از دو شمع تشکیل میشود که شمع راست، قرمز ( نزولی ) است و با وجود اینکه از شمع قبلی بالاتر باز شده اما با افت به نقطهای پایینتر از نقطه میانی آن بسته خواهد شد .
هنگاهیکه الگوی ابر سیاه در روند صعودی تشکیل شود، به معاملهگران ( فروشندگان یا خرسها ) سینگال میدهد که بر این جریان معاملاتی مسلط شدهاند و قیمت به شدت افت میکند . در آموزش کندل شناسی، مشاهده فتیلههای کوتاه در الگوی ابر سیاه نشان از قدرتمند بودن روند نزولی است .
بهترین زمان برای بررسی کندل استیک در آموزش کندل شناسی در فارکس
شما در الگوهای کندل استیک در تحلیل تکنیکال کندل شناسی با مناسبترین زمان برای بررسی کندل استیک آشنا خواهید شد.
بیشترین معاملات در بازار ارزهای دیجیتال در یک ساعت ابتدایی و یک ساعت پایانی زمان معاملات انجام میشود.
به همین دلیل میتوان گفت که بهترین زمان برای بررسی کندل استیک در یک ساعت آغازین و یک ساعت پایانی معاملات است.
اگر شما در ساعتهای پایانی معاملات بررسی را انجام دادید و فرصت خرید در همان روز را نداشتید به هیچ عنوان نگران نباشید.
شما میتوانید از اطلاعات به دست آمده توسط آن بررسی در روز بعدی معاملات استفاده کنید. زیرا هیچ شاخصی در ساعتهای خارج معاملات تغییر نخواهد کرد و در نتیجه تاثیری بر روی تحلیل شما نخواهد داشت.
البته شایان ذکر است که منظور ما در اینجا از استفاده در روز بعد، یک ساعت ابتدایی و گشایش بازار میباشد. در واقع نباید اجازه دهید که زمان زیادی از تحلیل شما بگذرد.
لازم به ذکر است که سرمایه گذاری در بازار ارزهای دیجیتال به هیچ عنوان بدون ریسک نخواهد بود.
حتی اگر آموزشهای زیادی درباره تحلیل تکنیکال (مانند آموزش کندال شناسی و …) دیده باشید، باز هم نباید تصور کنید که تحلیل شما حتماً صحیح خواهد بود و همواره سود زیادی کسب خواهید کرد.
چند نکته کلیدی در مورد کندل استیک ها
آیا معامله گران معتقدند که الگوهای شمعي کاربردی هستند؟
اکثر معامله گران معتقدند که الگوهای شمعی کار می کنند ، فقط با نگاهی به هر یک از بازارهاي معاملاتی مانند فارکس خواهيم ديد كه صدها استراتژی معاملاتی وجود دارد که همه آنها بر اساس استفاده از الگوهای شمعی برای معامله در بازار وجود دارد. با استفاده از الگوهای شمعی در بسیاری از استراتژی ها ، بدیهی است که بسیاری از معامله گران معتقدند که آنها به نوعی حاشيه امني را براي ماندن در بازار انتخاب نمودهاند.
اما آيا كندل استيكها به تنهايي كافي هستند؟!
به مثالهاي پايين توجه كنيد:
آیا معامله گران معتقدند که الگوهای شمعي کاربردی هستند؟
اکثر معامله گران معتقدند که الگوهای شمعی کار می کنند ، فقط با نگاهی به هر یک از بازارهاي معاملاتی مانند فارکس خواهيم ديد كه صدها استراتژی معاملاتی وجود دارد که همه آنها بر اساس استفاده از الگوهای شمعی برای معامله در بازار وجود دارد. با استفاده از الگوهای شمعی در بسیاری از استراتژی ها ، بدیهی است که بسیاری از معامله گران معتقدند که آنها به نوعی حاشيه امني را براي ماندن در بازار انتخاب نمودهاند.
اما آيا كندل استيكها به تنهايي كافي هستند؟!
به مثالهاي پايين توجه كنيد:
معامله گران می خواستند پین بار صعودی (چكش) را مشاهده کنند و بگویند افزایش قیمت پس از شكل گيري پین بار اتفاق افتاده است ، آنها معتقدند که الگوي شمعي چكش همان چیزی است که باعث بالا رفتن قيمت شده است زیرا به آنها اينگونه گفته شده است.
يا زمانيكه معامله گران پین بار نزولي (ستاره دنبالهدار) را می بینند می گویند که این ميله شمعي کار کرده است زیرا باعث معکوس شدن بازار شده است و این همان کاری است که میله های پین بار انجام می دهند.
پس الگوها بايد عمل كنند.
حال هنگامی که معاملهگران پین بار نزولی را مشاهده ميكنند، انتظار دارند که بازار معکوس شود ، این همان چیزی است که به آنها گفته شده است كه در صورت ظاهر شدن در بازار ، میله های پین بار انجام می دهند و نسبت به آن عمل ميكنند.
بعد از اينكه نسبت به الگوي ظاهر شده هدفي مشخص ميكنند و خود را براي ريزش بازار آماده مينمايند با اتفاقي خلاف تصورات و آموختههاي موجود در كتابها و سايتها روبرو هنگامی که پین به نتیجه نرسید ، معاملهگران دچار شك و ترديد در مورد دانستهها و نحوه عملكرد خود ميشوند و حتي گاهي به الگوها شك ميكنند و آن را مقصر می دانند. آنها فکر خواهند کرد که تقصیر آنها نیست و دلیل این کار نکردن را به عدم کارآیی الگو نسبت ميدهند.
.معاملهگر نمیدانند پینبار باعث معکوس شدن بازار نمی شود و اين رفتار معاملهگران است كه باعث شكلگيري الگوها ميشود و حتي دليل ظاهر شدن اين الگوها با هم يكسان نخواهد بود.
براي شرح اتفاقي كه در بالا رخ داده :
ما این را میدانیم كه برخي از معامله گران كه در جهت خريد بودند سود معاملاتی را که قبلاً مشخص کرده بودند ، برميدارند يا قسمتي از آن را خارج ميكنند ، كه اين امر باعث ايجاد يكسري سفارشات فروش و خلاف جهت روند بصورت موقت ميشود و دليل شكلگيري پين بار در بالا ميباشد، براي همین قیمت همچنان بعد از ظاهر شدن پینبار نزولی به حركت به سمت بالا ادامه ميدهد.
معاملهگران این موضوع را نمی دانند زیرا از اطلاعاتی که در مورد الگوهای شمعي و میله های پینبار دریافت کردهاند فرض می کند که هر الگو به یک شکل تشکیل و فقط با یک عمل ایجاد می شود ، مانند عمل فروش در مورد میله های پینبار نزولي.
این دلیل اصلی است که معامله گران الگوهای شمعی درمعاملات از موفقیت کمی برخوردار هستند ، اطلاعاتی که در مورد الگوها خوانده اند و چرايي تشكيل آنها همیشه درست تصور می شود ، بنابراین وقتی یک الگو نسبت به آنچه در نظر گرفته شده است ناموفق باشد ، معامله گران خود را مقصر بدانند درحالی که اصلاً تقصیر آنها نیست ، این به دلیل اطلاعاتی است که آنها در مورد علت شکل گیری این الگو در بازار خواندهاند.
موقعیت 50 درصدی
مطالعات زیادی در مورد سودآوری الگوهای شمعی انجام شده است ، به نظر می رسد که به طور کلی تحليلگران معتقدند احتمال موفقیت یک الگوی شمعی در حدود 50٪ باشد. این بدان معناست که اگر ما از 5000 میله پینبار که در بازار ظاهر شده اند نمونه بگیریم ، 2500 عدد از آنها با سودآوری کار می کنند و 2500 عدد ديگر باعث از دست رفتن پول ما خواهد شد.
« بخشي از مطالعه در مورد الگوهاي بازگشتي ميلهاي شمعي در نماد S&P500 »
برای درک کارآیی و سودآوری این سیگنالها ، به دو معیار عملکرد توجه شده:
تعداد معاملات: تعداد دفعاتی است که در طول دوره مطالعه اتفاق افتاده است.
ميزان بازدهي: نشانگر تعداد دفعاتی است که این سیگنال خاص سودآور بوده است.
تست های بازگشتی در 15 سال گذشته بر روی نمادهای S&P500 انجام شده است.
اکنون نمی خواهيم درباره این موضوع بحث كنيم كه 50% الگوهای شمعی با موفقیت عمل میكنند یا نه ، اما اگر الگوها دارای احتمال موفقيت 50/50 باشند. پس شايد بتوان گفت ميتوان راهي پيدا كرد كه احتمال بازدهي ما را بالا ببرد راهی برای تعریف اینکه کدام الگوها با سودآوری کار می کنند و کدام باعث از دست رفتن پول ما میشوند.
خیلی اوقات ، معامله گرانی را می بینيم که نمی توانند معنای نمودار قیمت را درک کنند.
آنها انواع مختلف شمعها و الگوهای شمعي را به تنهايي نگاه می كنند بدون آنكه از معنا و مفهوم آن اطلاعي داشته باشند. و فقط با ظاهرشدن اين الگوها وارد عمل ميشوند، این نوع معامله گران ، الگوهايی را شناسایی می کنند که در واقع هیچ کدام وجود ندارند و عاقبت زيان سنگيني را متحمل می شوند.
« غالبا آنها به معامله گرانی تبدیل می شوند که دیگر به الگوها اعتقادی ندارند. »
بسیاری از معامله گران در حال حاضر سعی می کنند با دیدن اینکه آیا الگوی شمعی با سایر سطوح فنی (مانند حمايت ، مقاومت ، خطوط روند يا كانال ، سطوح فيبوناچي و …) دارای تلاقی است ، این کار را انجام دهند. اگر یک الگوی شمعی دارای یک خط حمایت یا مقاومت در طی مسیرش باشد ، ظاهراً این الگو احتمال موفقیت بیشتری نسبت به الگویی که یک خط حمایت یا مقاومت درمسیر آن نیست، دارد.
این یک روش موثر اما ناقص است زیرا هیچ بررسی در مورد اینکه چرا الگوی شمعی در بازار شکل گرفته است ، انجام نمی شود ، چرا كه درک اینکه چرا اتفاق می افتد بسیار مهمتر از فقط دیدن آن است.
این به ما می گوید الگوهاي شمعي که در سطوح فنی ظاهر ميشوند احتمال موفقيت بيشتري نسبت به استفاده تنها از اين الگوها دارد ،اما باز هم كافي نيست. اگر این طور بود ، مردم میتوانستند با استفاده از آن پول زیادی بدست آورند ، که ظاهرا اینگونه نیست.
فقط به تجزیه و تحلیل کمی نیاز هست تا ببینید که تعداد زیادی الگوهای شمعي وجود دارد که در صورت عدم موفقیت با سطوح فنی یا دارای خصوصیات مختلف مانند یک سايه طولاني ، ناموفق هستند. این تنها میتواند به این معنا باشد، تعاریف و دستورالعمل های ارائه شده براي الگوهای شمعی نادرست هستند.
اینگونه نیست که الگوی شمعی کار نمی کند ، بلکه این تعریف که الگو قرار است كاري انجام دهد مانند اينكه ادامه دهنده يا بازگرداننده مسير حركت قيمت باشد، اشتباه است.
بنابراین ما سعی خواهيم کرد تا به شما نشان دهيم که با کاربرد مناسب آنها کار می کنند و میتوانید الگویی را در متدولوژی خود بگنجانید.
چرا الگو؟
ذهن انسان در تشخیص الگو عالی است و بطور ذاتي براي درك سريع تر و بهتر بدنبال ساخت و دريافت الگو ميباشد. هدف از ساخت الگوها در جهت شناخت بهتر براي بهرهوري بيشتر است.
از خصوصيات الگو سازي: آسان سازي راه رسيدن به موفقيت ، بالا بردن سرعت آموزش ، انتخابي و بصورت آگاهانه انجام ميپذيرد.
به همين دليل است كه براي موفقيت بيشتر و سريعتر به دنبال ساخت الگو در بازارهاي مالي هستيم. هر فرد بنا به شخصيت و روحيات خود در جهت موفقيت در بازار الگويي خاص را دنبال ميكند.
معامله گران غالبا به اشتباه معتقدند که این الگوها هستند که بازارها را هدایت می کنند. اولین نکته مهمی که باید بدانید این است که شما نمی توانید الگوهای شمعی را مبنای عملکرد و رفتار بازار قرار دهید ، چیزی که 99% از کل وب سایت های تجاری به شما آموزش می دهند. این فقط یک اشتباه است!
وقتی یک معامله گر می داند چگونه “میلههای شمعی را بخواند” ، الگوهای کندل استیک در تحلیل تکنیکال او قادر خواهد بود درک کند که چه الگویی به او (در مورد پویایی بازار ، رفتار معامله گران و اینکه آیا خریداران یا فروشندگان کنترل دارند و …… ) در راه رسیدن به کسب سود کمک خواهد کرد.
معاملهگری که می تواند مسیر قیمت را دنبال کند و کسی که می داند چگونه تفکر اندیشه سایر فعالان مالی را تفسیر کند ، می تواند از این دانش استفاده کند و با خواندن نمودارهای خود مانند یک حرفه ای ، از عملکرد قیمت به نفع خود استفاده کند.
حقایق الگوهای شمعی – درک کلیه ساختار شمع ها
ده ها الگوی شمعی در بازار وجود دارد ، اما ما شما را از تلاش برای یادگیری همه آنها منصرف می کنیم زیرا این شما را به یک معامله گر بهتر تبدیل نمی کند. درعوض ، بیاموزید که قیمت را بخوانید و اینکه چگونه حرکت قیمت درمورد آنچه در بازار اتفاق می افتد ، به شما می گوید. روشی که باید برای کلیه الگوهای شمعی و عملکرد قیمت اعمال شود. وقتی فهمیدید که این موضوع مربوط به شناسایی دقیق الگوها نیست ، بلکه درباره دانستن نحوه خواندن حرکات قیمت است ، می توانید نمودارها را به روشی کاملا جدید تحلیل کنید.
سه جزء اصلی از هر الگوی شمعی وجود دارد:
1. اندازه
آیا شمع ها بزرگتر یا کوچکتر می شوند؟ هنگام تجزیه و تحلیل عملکرد قیمت ، همیشه اندازه جدیدترین کندل ها را مقایسه کنید تا تصوری از آنچه در حال انجام است و چه چیزی حرکت را انجام می دهد ، بدست آورید.
2. فتیله ها (سایه ها)
فتیله می تواند انواع مختلفی از اطلاعات را ارائه دهد: یک فتیله می تواند پس زده شدن قیمت در یک سطح را مانند الگوی پینبار نشان دهد ، اما همچنین می تواند در بازارهایی مانند الگوی دوجی، بی جهتی را نشان دهد وقتی که سایهها به هر دو طرف بدنه می چسبد و یا یک شمع بزرگ بدون سایه اغلب نشانگر قدرت و اطمینان بیشتر است.
3. بسته شدن
همانطور که قبلاً ذکر شد ، شمعی که در نزدیکی بالا یا پایین بسته می شود و در نتیجه فتیله ندارد ، قدرت بیشتری نشان می دهد. تجزیه و تحلیل نزدیک شمع در ترکیب با اندازه می تواند بینش قابل توجهی در مورد قدرت فعلی و تعادل بین گاوها و خرس ها ارائه دهد. هنگامی که قیمت در سطح حمایت و مقاومت مهم معامله می شود ، بسته شدن آن نیز بسیار مهم است و اغلب می تواند احتمال نگه داشتن یا شکستن سطح را نشان دهد. برای درک بهتر هر کندل را به سه قسمت تقسیم کنید:
1. یک سوم بالایی نشاگر صعودی بودن و قدرت خریداران
2. یک سوم میانی نشانگر خنثی بودن و تعادل بین خریداران و فروشندگان
3. یک سوم پایینی نشانگر نزولی بودن و قدرت فروشندگان
شما می توانید این سه مفهوم را در مورد سایر الگوهای شمعی موجود بکار ببرید و خیلی سریع خواهید فهمید که تنها چیزی که باید درباره الگوهای شمعی بدانید ، این سه جنبه است.
دو مؤلفه دیگر در معاملات
علاوه بر درک آنچه که یک الگوی شمعی منفرد به شما می گوید ، دو مفهوم اضافی وجود دارد که به شما کمک می کنند تا سیگنال های با احتمال زیاد را شناسایی کنید و از سیگنال هایی که بیشتر اوقات شکست میخورند ، جلوگیری کنید.
1. مقایسه شمعها
این اغلب یک جنبه بسیار نادیده گرفته شده از معاملات است زیرا بیشتر معامله گران فقط به دنبال الگوها هستند و روی شمعهای فردی تمرکز می کنند. با این حال ، اگر می خواهید با موفقیت معامله کنید ، باید اقدام اخیر قیمت را در رابطه با آنچه قبلاً اتفاق افتاده است بسنجید. یک پینبار کوچک پس از یک روند با شمع های بزرگ نسبت به یک پینبار بزرگ پس از یک روند با شمع های کوچک اهمیت کمتری دارد.
شمع انگلفینگی که به سختی میله قبلی خود را پوشانده ، قدرت پیش بینی کمتری نسبت به شمعی دارد که میله قبلی خود را به راحتی میپوشاند.
همیشه نمودار خود را به عنوان یک کل نگاه کنید ، تا همه چیز را در چشم انداز درست قرار دهید.
2. موقعيت مكاني
مفهوم موقعیت مکانی بدان معنی است که شما فقط در مورد سیگنالهای با احتمال زیاد ، مربوط به سطح اقدام به معامله را انجام می دهيد. به جای پرش بر روی هر سیگنال که می بینید ، می توانید با معامله فقط در مناطق حمايتي و مقاومتي یا سطح عرضه و تقاضا ، شانس خود را به میزان قابل توجهی افزایش دهید. اگرچه باید صبورتر باشید ، اما معاملات شما نیز سود قابل توجهی خواهد داشت.
و این تنها چیزی است که شما باید هنگام درک الگوهای شمعي و معاملات بدانید. آن را پیچیده تر از آنچه هست انجام ندهید و روی آنچه که واقعاً مهم است تمرکز کنید.
فراموش نکنید:
شمعها فقط راهی برای تجسم اطلاعات قیمت است. این یک مظهر رفتار معاملهگران در بازارها است. شمعها معمولا برای معامله نسبت به خودشان معنی ندارند ، اما با تلفیق رفتار قيمت با سایر مفاهیم معاملاتي ، می توانید یک استراتژي قوی ایجاد کنید.
پنج الگوی قدرتمند کندل استیک
نمودارهای کندل استیک، ابزار تکنیکال هستند که اطلاعات چندین تایم فریم را در یک کندل قرار میدهند. این موضوع کندل استیک را مفیدتر از نمودارهای میلهای و نمودار خطی میکند که قیمتهای باز و بسته شدن را نشان میدهد. این کندلها الگوهایی را ایجاد میکنند که میتواند برای پیشبینی اتمام جهت روند قیمت به کار برود. رنگهای متفاوت کندلها نیز به این نمودارها عمق میبخشد. سابقه استفاده از این نمودارها به معاملهگران برنج در ژاپن به قرن ۱۸ باز میگردد.
استیو نیسون، در کتاب مشهور خود با عنوان «الگوهای شمعی ژاپنی» این الگوها را به جهان غرب معرفی کرد (این کتاب به فارسی ترجمه شده است). بسیاری از معاملهگران امروز میتوانند دهها مورد از این الگوها را شناسایی کنند (مانند: ابر سیاه پوششی، ستاره شامگاهی و سه کلاغ سیاه). علاوهبراین، الگوهای تک شمعی نیز شامل الگوی دوجی و چکش در دهها استراتژی معامله خرید و فروش به کار میرود.
قابلیت اطمینان الگوهای شمعی
همه الگوهای کندلی به یک اندازه قابل اطمینان نیستند. محبوبیت بسیار زیاد آنها قابلیت اطمینان آنها را کاهش داده است، زیرا توسط صندوقهای سرمایه گذاری و الگوریتمهای آنها، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. این معاملهگران با بودجه خوبی که دارند نسبت به سرمایهگذاران خرد و مدیران صندوقهای سنتی با سرعت بیشتری واکنش نشان میدهند.
به عبارت دیگر، مدیران صندوقهای پوشش ریسک از نرمافزار برای به دام انداختن معاملهگرانی که به دنبال صعود یا نزول قیمت با مشاهده یک الگو هستند، استفاده میکنند. با این حال، الگوهای قابل اعتماد دیگری همچنان وجود دارند که فرصتهای معاملاتی بلند مدت یا کوتاهمدت را فراهم میکنند.
در اینجا پنج الگوی کندل استیک آورده شده است که عملکردهای فوقالعاده خوبی نسبت به جهت و حرکت قیمت دارند. باید توجه داشت که هرکدام از این الگوها در جهت پیشبینی افزایش یا کاهش قیمت به کار میروند. این الگوها از دو طریق به زمان حساس هستند:
۱. آنها فقط در محدودههای زمانی مورد بررسی اعم از روزانه، هفتگی یا ماهانه کارایی دارند.
۲. قدرت آنها پس از کامل شدن الگو به میزان سه تا پنج کندل کارایی دارند.
عملکرد شمعهای ژاپنی
این تحلیل متکی بر کار توماس بولکوفسکی است که در کتاب خود در سال ۲۰۰۸ به نام «دایره المعارف الگوهای نموداری» (این کتاب به فارسی ترجمه شده است) عملکرد کندل استیک را رتبهبندی کرده است.
وی الگوها را به دو نوع تقسیم کرد:
۱. الگوهای برگشتی: الگوهای برگشت روند، کندلهایی هستند که تغییر جهت قیمت را پیشبینی میکنند.
۲. الگوهای ادامهدهنده: الگوهایی که تداوم جهت فعلی روند قیمت را پیشبینی میکنند.
در مثالهای زیر، کندلهای سفید نشاندهنده این است که قیمت بسته شدن کندل بالاتر از قیمت باز شدن است (کندل صعودی) و کندل سیاه نشاندهنده آن است که قیمت بسته شدن کندل پایین تر از قیمت باز شدن آن است (کندل نزولی).
الگوی کندل استیک سه خط حمله (الگوی Three Line Strike)
الگوی سه خط حمله صعودی، یک الگوی برگشتی است که در آن سه کندل نزولی شکل میگیرد و بعد از این سه کندل یک کندل صعودی با بدنه بزرگ با قیمت باز شدن پایین تر از کندل سوم شکل میگیرد و بالای شمع اول بسته میشود. بعد از این الگو منتظر یک تغییر در جهت حرکت قیمت باشید. به گفته بولکوفسکی، این الگو، برگشت روند قیمتها را با دقت بالای ۸۳ درصد پیشبینی میکند.
الگوی کندل استیک دو گپ سیاه (الگوی Two Black Gapping)
الگوی دو گپ سیاه بعد از یک صعود قابل توجه و در بالای روند صعودی ظاهر میشود. این الگو شامل دو کندل سیاه است و گپ قابل توجه بین آنها تشکیل میشود و پیشبینی میکند که روند کاهشی به کفهای پایینتری برسد. طبق گفته بولکوفسکی، این الگو، کاهش قیمت را با دقت ۶۸ درصد پیشبینی میکند.
الگوی کندل استیک سه کلاغ سیاه (الگوی Three Black Crows)
الگوی سه کلاغ سیاه نیز یکی از الگوهای برگشتی است که در سقف یا نزدیک به سقف یک روند صعودی تشکیل میشود. این الگو شامل سه کندل سیاه است که تقریبا هماندازه یکدیگر هستند. این الگو تایید میکند که روند کاهشی حتی تا پایینترین کف ادامه خواهد داشت. بیشترین کاهش پس از اتمام الگو شروع میشود و خریدارانی که شتابزده به امید خرید در کف وارد میشوند، به دام میاندازد. طبق گفته بولکوفسکی، این الگو، کاهش قیمت را با دقت ۷۸ درصد پیشبینی میکند.
الگوی کندل استیک ستاره شامگاهی (الگوی Evening Star)
یک الگوی قوی برگشت روند دیگر الگوی ستارهی شامگاهی است که از سه کندل تشکیل میشود و فوقالعاده عمل میکند. در الگوی ستارهی شامگاهی، کندل اول نسبتا بلند و صعودی است که روند صعودی فعلی را تأیید میکند. کندل دوم کمی بالاتر از کندل اول باز میشود؛ اما بدنهی آن کوچکتر از کندل اولی است و رنگ بدنهی کندل میانی مهم نیست، کندل سوم نزولی است و تا وسط کندل اول سقوط میکند. طبق گفته بولکوفسکی این الگو، کاهش قیمت را با دقت ۷۲ درصد پیشبینی میکند.
الگوی کندل استیک کودک رها شده (الگوی Abandoned Baby)
الگوی صعودی کودک رهاشده نوعی دیگر از نمودارهای شمعی است که از آنها برای تشخیص بازگشت در روند نزولی استفاده میشود. این الگو از سه کندل مجزا تشکیل شده است. اولین کندل یک کندل بلند سیاه است که در یک روند رو به پایین قرار دارد. کندل دوم یک کندل دوجی است (قیمت باز و بسته شدن یکسان است) که با فاصله، در پایینِ اولین کندل قرار دارد و در نهایت کندل سوم یک کندل بزرگ سفید است که الگو را تکمیل میکند. به گفته بولکوفسکی، این الگو، افزایش قیمت را با دقت ۴۹.۷۳ درصد پیشبینی میکند.
نتیجهگیری
الگوهای کندل استیک توجه بسیاری از بازیگران بازار را به خود جلب کرده است، اما بسیاری از سیگنالهای برگشت روند و ادامهدهندهای که توسط این الگوها در محیط الکترونیکی مدرن منتشر میشود قابل اعتماد نیست. خوشبختانه، آمار بولکوفسکی دقت خوبی را برای انتخاب بین این الگوها ارائه میدهد و سیگنالهای خرید و فروش قابل بررسی را به معاملهگران ارائه میکند.
جهت پیگیری اخبار و تحلیل های فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرامی UtoFX بپیوندید.