۵ الگوی قیمتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال

الگوهای هارمونیک به زبان ساده و کامل
الگوهای هارمونیک (الگوهای فیبوناچی) الگوهایی هستند که با اشکال خاص و در نسبتهای معینی از درصدهای فیبوناچی ایجاد میشوند. شناسایی این الگوها برخلاف الگوهای کلاسیک به تجربه و تمرین بیشتری احتیاج دارد، اما به مرور زمان، شخص میتواند حتی با چشم نیز این الگوها را تشخیص دهد. اساس الگوهای تکرارشونده یا هارمونیک بر مبنای نظریهی لئوناردو فیبوناچی دانشمند و محقق سرشناس ایتالیایی و کاشف نظریهی اعداد طلایی استوار است. علاوه بر این، الگوهای هارمونیک بر مبنای تحلیل تکنیکال بررسی روند معنادار موجهای قیمتی و شناسایی روابط کمّی، ریاضی و هندسی بین آنها قرار دارند. با گذشت زمان و حصول سابقهی تاریخی روندهای قیمتی و تحلیل و بررسی روابط مکرر آنها، قواعدی به دست آمدند که الگوهای هارمونیک از جمله مصادیق شاخص آن قواعد هستند. تلفیق این الگوها با روندهای قیمتی، فیبوناچی تریدینگ را پایهگذاری کرد که پیشبینی نقاط بازگشتی نمودارهای قیمتی (PRZ) را آسان میکرد.
اعداد فیبوناجی
اصل و مبنای الگوهای هارمونیک دنباله اعداد فیبوناچی است که قاعده کلی آن برابری هر عدد با جمع جبری دو عدد قبل از خود است. برای مثال: ۰.۱، ۲.۳، ۵.۸، ۱۳.۲۱، ۳۴، … با بررسی روند این دنباله، نسبتهایی بدست میآیند که همان نسبتهای اعداد طلایی یا فیبوناچی نامیده میشوند. به عنوان مثال در این دنباله، حاصل تقسیم هر عدد بر عدد ماقبل از خود به سمت عدد ۱.۶۱۸ میل میکند که در واقع هر عدد نسبت به عدد ماقبل خود ۰.۶۱۸ افزایش یافته است. از تقسیم هر عدد به دومین عدد قبل از خود نیز نسبت دیگری بهدست میآید. مهمترین نسبتهای بهدست آمده عبارتند از: ۰.۲۳۶، ۰.۳۸۲، ۰.۵ و ۰.۶۱۸ که نسبت ۰.۶۱۸ به عنوان نسبت طلایی فیبوناچی شناخته میشود. البته عدد ۰.۵ را میتوان حاصل تئوری معروف «داو» دانست که در این الگو نیز وارد شده است. نسبتهایی که دربارهاشان سخن گفتیم، به مبنایی ریاضی و کاربردی در عرصههای گوناگون مبدل شدهاند که یکی از کاربردهای رایج آنها، استفاده از این نسبتها جهت اعتبار بخشیدن به خطوط حمایتی و مقاومتی در نمودار روند قیمتی است. این اعتبارسنجی به گونهای است که در یک روند نزولی خطوط حمایتی منطبق با نسبتهای ۰.۲۳۶، ۰.۳۸۲، ۰.۵ و خصوصاً ۰.۶۱۸ به عنوان خطوط حمایتی محتملتر بوده و در روندهای صعودی سطوح مقاومتی منطبق با نسبتهای مذکور در قالب خطوط مقاومتی معتبرتر محسوب میشوند. بنابراین با تعیین خط روندهای فرضی که نسبتهای فیبوناچی در آنها صادق باشد، میتوان نسبت به پیشبینی نقاط پیوت ماژور و پیوت مینور (نقاط شکست و اصلاح روند) و همچنین سایر تحلیلهای درخور اقدام، سطوح حمایتی و مقاومتی را برای روندهای آتی پیشبینی کرده و یا اعتبار تحلیل و پیشبینیهای دیگر را مورد ارزیابی قرار داد. الگوهای هارمونیک، الگوهایی تکراری و از جمله مباحث تکنیکال هستند که در نمودارهای قیمت پدیدار میشوند و ما با شناسایی و تشخیص آنها میتوانیم آیندهی قیمت سهام را پیشبینی کنیم و سودها سرشاری به دست آوریم. در تحلیل تکنیکال رفتار گذشته نمودار سهام اهمیت بسیاری دارد. رفتار نمودار نیز حاصل معاملات و رفتار تک تک افراد فعال در بازار است. در نتیجه هر روند و تغییری و هر نوع رفتار در نمودار قیمت، از رفتار معاملهگران نشأت گرفته است.
آشنایی با انواع الگوهای هارمونیک
الگوهایی هارمونیک انواع مختلفی دارند. این الگوها معمولاً پس از یک افزایش یا کاهش بزرگ به تصویر کشیده میشوند. ما در ادامه به برخی گونههای مشهور آنها اشاره میکنیم:
الگوی هارمونیک AB=CD
الگوی AB=CD یکی از متداولترین و سادهترین الگوهای هارمونیک است و معمولاً تشخیص آن نیز سادهتر بوده و بیشتر در بازار تکرار میشود. در این الگو ابتدا حرکت AB در جهت صعودی یا نزولی انجام میگیرد و سپس از نقطهی B اصلاحی به اندازهی تراز ۳۸/۲ تا ۸۸/۶ فیبوناجی AB انجام میشود که خط BC نام میگیرد. سپس خطی از نقطهی C همجهت با AB و به اندازهی AB تشکیل میشود که آن را خط CD میگویند. خط CD همچنین در تراز ۱۲۷/۲ تا ۲۶۱/۸ خط BC قرار میگیرد. الگوی AB=CD بهصورت صعودی و نزولی وجود دارد. همانطور که اندازهی دو خط AB و CD برابر است، بهتر است که میزان زمان تشکیل این دو نیز با هم برابر باشد.
الگوی گارتلی
الگوی گارتلی یک الگوی چند بُعدی در الگوهای هارمونیک است که از بسط و توسعهی ترازهای فیبوناجی به دست آمده است. این الگو بسیار قدرتمند است و شناخت آن، میتواند باعث انجام معاملات سودآور شود. الگوی گارتلی از پنج نقطهی X، A، B، C، D تشکیل شده است که تشخیص جایگاه هریک از این نقاط بسیار مهم است. در این الگو خط XA اولین خطی است که تشکیل میشود و از بقیه بزرگتر و طولانیتر است. بعد از XA، خط AB که در جهت معکوس است شکل میگیرد. در این حالت الگو پتانسیل الگوی AB=CD را دارد. خط BC نیز در جهت (صعودی یا نزولی) XA شکل میگیرد. خط نهایی نیز CD است، زیرا نقطهی D نقطهی بازگشت الگو است.
الگوی خفاش
این الگو از نظر ساختاری مشابه الگوی گارتلی است. این الگو نیز از پنج نقطهی X، A، B، C، D و خط XA نیز از همه بزرگتر است. خط AB نیز اصلاح XA است که ۰/۳۸ تا ۰/۵۰ تراز فیبوناجی است. نقطهی بازگشت، یعنی D نیز در تراز دقیق ۰/۸۸۶ فیبوناجی است. تفاوت این الگو با الگوی گارتلی نیز در این است که تراز نقطهی B باید کمتر از ۰/۶۱۸ باشد. الگوی خفاش نیز بهصورت صعودی و نزولی وجود دارد.
الگوی پروانه
الگوی پروانه نیز از الگوهای هارمونیک بسیار قدرتمند است. این ۵ الگوی قیمتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال الگو هم چند بُعدی است و از پنج نقطهی اصلی X، A، B، C، D تشکیل شده است. یکی از مهمترین شرایط اعتبار الگوی پروانه تشکیل الگوی AB=CD است. در این الگو نیز XA ابتدا تشکیل میشود و سپس در اصلاح آن خط AB که نقش مهمی در تشکیل الگوی AB=CD و نقطهی بازگشت، یعنی D دارد. تفاوت الگوی پروانه با الگوی گارتلی این است که نقطهی D از خط XA عبور میکند. الگوی پروانه نیز صعودی و نزولی است.
برای مطالعه بیشتر در این مورد میتوانید پست "معامله سهام در بورس بر اساس الگوی هارمونیک پروانه" را مطالعه کنید.
الگوی خرچنگ
این الگو از نظر ظاهری مشابه الگوی پروانه است و از پنج نقطهی X، A، B، C، D تشکیل شده است. در این الگو نیز ابتدا خط XA شکل میگیرد و در اصلاح آن خط AB تشکیل میگیرد. تفاوت الگوی خرچنگ با الگوی پروانه در تراز نقطهی B است که در تراز ۰/۶۱۸ خط XA قرار دارد. نقطهی D در تراز ۱/۶۱۸ XA قرار دارد.
سخن آخر
در معاملهگری به سبک الگوهای هارمونیک از مجموعهی متنوعی از نسبتهای فیبوناچی برای تعریف الگوها استفاده میشود. با این حال، معاملهگری به سبک الگوهای هارمونیک فقط به تعریف و تشخیص الگوهای قیمتی ختم نمیشود؛ هرچند که در قدم اول بایستی فرصتهای محتمل معاملاتی و قواعد خاص را تشخیص داد تا بتوان مدیریت موقعیت معاملاتی را بهتر تنظیم کرد. برای بالا بردن شانس موفقیت معامله و کاهش ریسک باید به این موارد توجه کنیم:
تشخیص معامله
صرفنظر از اینکه از چه نوع سیستم معاملاتی استفاده میکنید، قدم اول یافتن فرصتهای معاملاتی محتمل است. تکنیکهای معاملاتی هارمونیک از الگوهای قیمتی تکراری که در گذشته اثبات شدهاند و نشانگر محدودههای اشباع خرید و اشباع فروش هستند، استفاده میکنند. درک تفاوت میان الگوهای مختلف هارمونیک برای بهینه کردن فرصتهای معاملاتی خاص بسیار ضروری است.
اجرای معامله
پس از تعیین محتملترین فرصت معاملاتی، معاملهی اصلی باید تعیین شود. موارد زیادی باید در دورهی مشخصی مورد ارزیابی قرار گیرند. باید درستی الگو تعیین شود و تصمیم نهایی در اجرای معامله هم در نظر گرفته شود.
مدیریت معامله
پس از تصمیم به اجرای معامله، موارد کلی دیگری هم هستند که باید در طول فرآیند معامله بررسی شوند. اگر معامله اجرا شده، باید موقعیت معاملاتی طبق قواعد بهخصوصی جهت بهتر ساختن سود و ریسک معامله مدیریت شود. این سه مرحله بسیار مهم هستند. فرآیند کلی معاملهگری به سبک الگوهای هارمونیک به همین سه مرحله وابسته است. در هر سیستم معاملاتی همیشه باید فرصتهای محتمل معاملاتی، اجرای معامله و مدیریت معامله تا زمان بسته شدن، زیرنظر مستقیم معاملهگر باشند. توصیه ما به شما این است که حتماً قبل از ورود به معامله، الگوهای هارمونیک را کاملاً مطالعه و درک کنید. مهمترین عامل در معاملهگری به سبک الگوهای هارمونیک، توانایی تشخیص ساختارهای قیمتی بر اساس نسبتهای فیبوناچی است. این تکنیکها بسیار دقیق هستند و سیستم معاملاتی را ایجاد میکنند که نیازمند شرایط خاص برای اجرای هر دستور معاملاتی است. تقریباً میتوان گفت که تعیین محدودههای بازگشتی توسط الگوهای هارمونیک بسیار منحصربهفرد است. محاسبات خاص باعث شگفتی شما از میزان دقت الگوها خواهد شد.
آموزش کامل ۱۵ الگوی معروف نمودار شمعی در تحلیل تکنیکال
نمودارهای شمعی (Candlesticks) یکی از رایجترین ابزارهای تحلیل تکنیکال، برای بررسی الگوها و روندهای قیمتی است. این نمودارها قرنهاست که برای شناسایی و پیشبینی الگوهای قیمتی مورد استفاده معامله گران و سرمایهگذاران قرار میگیرد. در ادامه میتوانید با برخی از مهمترین و مشهورترین الگوهای نمودار شمعی آشنا شده و در تحلیل تکنیکال خود از آنها کمک بگیرید.
سرفصلهای این آموزش
چگونه از الگوهای نمودار شمعی استفاده کنیم؟
در واقع الگوهای شمعی بیشماری وجود دارد که معامله گران میتوانند به کمک آنها، ناحیههای موردنظر خود را در یک نمودار شناسایی کرده و درباره آینده آن تصمیمگیری کنند. از این موارد میتوان برای معاملات روزانه، معاملات نوسان گیری (Swing) و حتی معاملات بلندمدت استفاده کرد. در حالی که برخی از الگوهای شمعی ممکن است نقطهنظر و دیدگاهی در مورد تعادل بین خریداران و فروشندگان ارائه دهند، برخی دیگر از این الگوها ممکن است نشاندهنده تغییر یا ادامه روند و یا عدم تصمیمگیری باشند.
باید توجه داشت که الگوهای شمعی تنها معیار و سیگنال خریدوفروش نیستند. در عوض از آنها به عنوان راهی برای بررسی ساختار بازار و یافتن نشانهای بالقوه از یک فرصت پیش رو استفاده میشود. به همین ترتیب، بررسی الگوها همیشه مفید است.چراکه نشانههای گستردهتر در فضای بازار و سایر عوامل بازار، میتواند در این الگوها نمود پیدا کند.
به طور خلاصه، مانند سایر ابزار تجزیهوتحلیل بازار، الگوهای شمعی نیز در ترکیب با دیگر روشها و تکنیکها، کاربرد دارند. این تکنیکها ممکن است شامل روش ویکوف (Wyckoff Method)، نظریه امواج الیوت و نظریه داو باشد. همچنین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال، مانند خطوط روند ، میانگین متحرک ، شاخص مقاومت نسبی (RSI) ، استوکاستیک RSI، باندهای بولینگر ، ابر ایچیموکو ، Parabolic SAR یا MACD نیز در این مسئله کاربرد دارند.
مشهورترین الگوهای نمودار شمعی
الف – الگوهای بازگشت صعودی
چکش (Hammer)
شکل این الگو، به صورت شمعی است که دم یا فتیله آن در سمت پایین تشکیلشده است و اندازه این فتیله حداقل دو برابر بدنه اصلی شمع است. تصویر این شمع به خوبی شکل چکش را تداعی میکند.
چکش نشان میدهد که اگرچه فشار فروش در این بخش زیاد بوده است، اما بازار گاوی یا صعودی قدرتمند ظاهرشده است و توانسته بر این حجم بالای فروش غلبه کند. بهطورکلی چکش را به عنوان نشانه تغییر بازار می دانند. چکش میتواند به رنگ قرمز یا سبز باشد، اما چکشهای سبز نشاندهنده قدرت بیشتر بازار گاوی از بازار خرسی است، در نتیجه میتوان نتیجه گرفت تمایل بازار به صعود قیمت است.
چکش وارونه
این الگو که به نام چکش معکوس نیز شناخته میشود، دقیقاً مانند الگو چکش است. اما فتیله بلند آن در قسمت بالای بدنه تشکیل میشود. درست مانند الگوی چکش، اندازه فتیله بالایی باید حداقل دو برابر خود بدنه شمع باشد.
یک چکش وارونه در کف روند نزولی رخ داده و میتواند نشاندهنده یک برگشت بالقوه به سمت بالا و تغییر جهت روند باشد. فتیله بالایی تشکیلشده در شمع نشان میدهد که اگرچه فروشندگان تلاش کردهاند قیمت نزدیک به قیمت شروع، بسته شود اما قیمت از مسیر حرکتی نزولی درآمده است. بهاینترتیب، چکش وارونه ممکن است نشاندهنده این باشد که خریداران بهزودی کنترل بازار را به دست میگیرند.
سه سرباز سفید
الگوی سه سرباز سفید از سه شمع سبز متوالی تشکیل میشود، هر یک از آنها در بدنه شمع قبلی باز میشوند و در سطحی بالاتر از حد شمع قبلی خود بسته میشوند.
به طور ایده آل، در این شمعها نباید فتیلههای بلند به سمت پایین تشکیل شود. در این صورت سه سرباز سفید به معنای فشار خرید مداوم و نهایتاً افزایش قیمت است. البته از اندازه شمعها و اندازه فتیلهها میتوان بازار را قضاوت کرد و پی بهاحتمال ادامه حرکت یا اصلاح احتمالی قیمت برد.
هارامی صعودی
الگوی هارامی صعودی، تشکیلشده از یک شمع قرمز بلند است که به دنبال آن یک شمع سبز کوچکتر تشکیل میشود و همچنین شمع سبز کاملاً در بدنه شمع قرمز جا میشود.
هارامی صعودی میتواند طی دو یا چند روز آشکار شود و این الگویی است که نشان میدهد نیروی فروش در حال کند شدن است و احتمالاً فروش بهزودی پایان یابد.
ب – الگوهای وارونه نزولی
مرد به دار آویخته (Hanging Man)
الگوی مرد دار آویخته تقریباً معادل نزولی الگوی چکش است. بهطورمعمول در انتهای یک روند صعودی شمعی با بدنهای کوچک در بالای شمع و فتیلهای بلند، به سمت پایین (شبیه واژه انگلیسی T) شکل میگیرد.
فتیله به سمت پایین نشاندهنده آن است که فروش زیادی در جریان بوده است، اما با این وجود خریداران موفق شدند کنترل قیمت را پس بگیرند و قیمت را بالاتر ببرند. باید در نظر داشت، پس از یک روند قیمتی صعودی طولانیمدت، فروش اینچنینی، ممکن است به عنوان هشداری مبنی بر اینکه خریداران بهزودی کنترل بازار را از دست میدهند و روند نزولی آغاز میشود؛ تلقی شود.
ستاره دنبالهدار
الگوی ستاره دنبالهدار نوعی از شمعها است که دارای یک فتیله بلند در قسمت بالایی و گاهی هم دارای یک فتیله کوچک در بخش پایین است. البته گاهی فتیله کوچک پایینی تشکیل نمیشود. بدنه شمع در اندازهای کوچک است و معمولاً در نزدیکی سطح پایینی شمع تشکیل میشود. ستاره دنبالهدار شکلی مشابه چکش وارونه دارد اما برخلاف چکش وارونه، در پایان یک روند صعودی تشکیل میشود.
این الگو نشان میدهد که بازار به بالاترین سطح رسیده است اما پسازآن فروشندگان کنترل را در دست گرفته و قیمت را به پایین نزول دادهاند. برخی از معامله گران ترجیح میدهند تا چند شمع بعدی هم برای تائید الگو تشکیل شود، سپس تغییر روند برایشان ثابتشده و بر اساس آن تصمیمگیری میکنند.
سه کلاغ سیاه (Three black crows)
الگوی سه کلاغ سیاه از سه شمع قرمز متوالی ساختهشده است که هر یک از آنها در راستای بدنه شمع قبلی باز یا آغاز میشوند و در سطحی پایینتر از سطح شمع قبلی بسته میشوند.
این الگو معادل نزولی سه سرباز سفید است. در حالت ایده آل، این شمعها نباید دارای فتیلههای بلند به سمت بالا باشند. از اندازه شمعها و طول فتیلهها میتوان برای قضاوت در مورد ادامه استفاده کرد و پی بهاحتمال ادامه حرکت یا اصلاح احتمالی قیمت برد.
هارامی نزولی
هارامی نزولی یک شمع به رنگ سبز و بلند است و به دنبال آن یک شمع قرمز کوچکتر تشکیل میشود و همچنین شمع قرمز کاملاً در بدنه شمع سبز جا میشود.
هارامی نزولی میتواند طی دو یا چند روز آشکار شود و این الگویی است که نشان میدهد نیروی خرید در حال کند شدن است و معمولاً در پایان یک روند نزولی آشکار میشود.
پوشش ابر سیاه (Dark cloud cover)
الگوی پوشش ابر سیاه از یک شمع قرمز تشکیلشده است که در بالای یک شمع سبز قبلی خود باز میشود اما این شمع، در زیر نقطه میانی شمع قبلی خود بسته میشود.
اغلب این الگو میتواند با حجم زیاد همراه بشود، که نشاندهنده آن است که حرکت ممکن است از روند صعودی به روند نزولی تغییر جهت دهد. معامله گران برای تائید این موضوع ممکن است منتظر شمع قرمز سوم در الگو شوند.
پ – الگوهای ادامهدار
الگو سهگانه صعودی(Rising three methods)
این الگو در یک روند صعودی اتفاق میافتد، جایی که سه شمع قرمز متوالی با بدنههایی کوچک در روند صعودی به دنبال یکدیگر در نمودار ظاهر میشوند. در حالتی ایده آل، شمعهای قرمز نباید محدوده شمع قبلی خود را نقض کنند.
ادامهدار بودن این روند با ظاهر شدن یک شمع سبز با بدنهای بلند تائید میشود، که نشاندهنده آن است که گاوها دوباره کنترل روند را در دست گرفته اند و روند صعودی ادامه دارد.
الگو سهگانه نزولی (Falling ۵ الگوی قیمتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال three methods)
این الگو نقطه عکس الگو سهگانه صعودی است و نشاندهنده آن است که ادامه حرکت به سوی روند نزولی است.
دوجی (Doji)
الگو دوجی زمانی تشکیل میشود که نقطه باز شدن و بسته شدن یک شمع یکسان باشد (یا بسیار نزدیک به یکدیگر باشد). قیمت میتواند به سمت بالا یا پایین نقطه باز شدن شمع حرکت کند اما در نهایت در نقطه باز شدن قیمت یا نزدیک آن بسته میشود. بهاینترتیب،از یک الگو دوجی میتوان بلاتکلیفی بین نیروهای خریدوفروش را مشاهده کرد.
در این الگو، بسته به جایی که خط(Line) باز شدن/بسته شدن شمع اتفاق میافتد ، میتوان دوجی را به شکلهای زیر تفسیر کرد:
۱- دوجی سنگ قبر(Gravestone Doji) :
شمع وارونه نزولی که از یک فتیله بلند در قسمت بالایی تشکیلشده و نقطه باز شدن و بسته شدن شمع نزدیک پایین شمع ظاهر میشود.
۲ – دوجی پا بلند (Long-legged Doji) :
شمع بلاتکلیف که دارای دو فتیله هم در قسمت پایین و هم در قسمت بالای شمع است و نقطه باز شدن و بسته شدن شمع هم نزدیک به نقطه میانی ظاهر میشود.
۳- دوجی سنجاقک (Dragonfly Doji) :
الگویی است که بسته به شرایط هم میتواند صعودی باشد و هم نزولی. این الگو از یک فتیله بلند به سمت پایین ساختهشده است و نقطه باز شدن و بسته شدن قیمت هم در نزدیکی سطح بالای شمع نمایان میشود.
طبق تعریف اولیه دوجی؛ نقطه باز و بسته شدن شمع باید دقیقاً یکسان باشد اما اگر این نقطه دقیقاً یکسان نباشد اما بسیار به هم نزدیک باشند چه؟ در این حالت با کندل اسپینینگ تاپ (spinning top) مواجهیم. ازآنجاییکه بازار رمزارزها میتواند بسیار بیثبات باشد ، یک دوجی دقیق خیلی نادر رخ میدهد. بهاینترتیب اغلب ازاسپینینگ تاپ به جای دوجی استفاده میشود.
سخن پایانی
حتی اگر قصد استفاده از الگوهای شمعی را نداشته باشید، آشنایی حداقلی با آنها برای هر معاملهگری ضروری است.
علاوه بر این استفاده بدون هیچ ابزار دیگری از آنها نیز بههیچعنوان توصیه نمیشود. آنها میتوانند بدون شک برای تجزیهوتحلیل بازارها مفید باشند، اما فراموش نکنید که بر اساس هیچ اصول علمی یا قانونیای نبوده و تنها نقش بصری نیروهای خریدوفروش هستند.
کانال در تحلیل تکنیکال چطور رسم میشود؟
قبل از شروع سرمایهگذاری خود باید به روند بازار پیشرو نگاه گستردهای داشته باشید و از تمام شرایط آن مطمئن شوید. در واقع نمیتوان بدون داشتن اطلاعات کافی به سرمایهگذاری یا معامله دست زد. به جمعآوری و بررسی اطلاعات حاضر در نمودارهای قیمت بازار بورس و سهام، تحلیل گفته میشود. در صورتی که این تحلیلها خیلی فنی و با اطلاعات تخصصی انجام شود، شما شاهد تحلیل تکنیکال خواهید بود. در ضمن به خطوط موازی که در نمودار قیمت هر سهم بازار بورس اشاره دارد، کانال در تحلیل تکنیکال گفته میشود.
اگر برای بار اول با این اصطلاح روبهرو شدهاید، به طور حتم درک این موضوع یا مفهوم کانال در نمودار قیمتی برای شما سخت است. در این راهنما سعی داریم به زبان ساده شما را با رسم کانال در تحلیل تکنیکال آشنا کنیم.
منظور از کانال در تحلیل تکنیکال چیست؟
الگوهای نموداری مختلف در تحلیلهای تکنیکال بازار بورس وجود دارند. یکی از همین نمودارهای موثر و قدرتمند حاضر در تحلیل تکنیکال، کانال قیمتی یا کانال در تحلیل تکنیکال نام ۵ الگوی قیمتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال دارد. این کانالها اطلاعات مهمی را در اختیار کاربران میگذارند. در واقع هر سرمایهگذار با بررسی این کانالها میتواند زمان مناسب برای ورود به معاملات یا خروج از آنها را بسنجد.
همچنین با کمک اطلاعات این کانالها میتوان میزان ریسک را کنترل کرد. با شناسایی و کمک گرفتن از این کانالها میتوانید محل و زمان دقیق ورود به معاملات را تشخیص دهید. همچنین براساس این کانال میتوان ضرر را متوقف کرد یا سود بیشتری گرفت. در نظر داشته باشید این کانالها را میتوان بر روی نمودارهای قیمت انواع سهامها رسم کرد.
با رسم کانالها، راحتتر میتوان روند صعودی یا نزولی یک سهام و کالا را فهمید. به خاطر داشته باشید، سرمایهگذاران همیشه از همین کانالها برای شناسایی زمان خرید، فروش، و تعیین اهداف قیمتی خود استفاده میکنند. در ضمن نقاط ضعف بازار نیز در همین کانالها قابلمشاهده خواهد بود.
سه مدل از کانال در تحلیل تکنیکال
تصور کنید یک نمودار قیمتی در مقابل شما وجود دارد. بین خطوط این نمودار دو خط موازی به شکل یک کانال رسم میشود. این کانال تغییر نمیکند، اما نمودار قیمتی در طول زمان عوض میشود. بنابراین با کمک این کانال خیلی راحت تغییرات نزولی یا صعودی قیمت هر سهام را متوجه میشویم. گذشته از قیمت سهام، شما میتوانید اهداف قیمتی برای خود انتخاب کنید.
با کسب این طلاعات در مورد روند بازار سهم مورد نظر خود میتوانید از ضررهای ۵ الگوی قیمتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال احتمالی و پیشرو نیز جلوگیری کنید. همچنین سایر شاخصهای فنی مانند حجم معاملات هر سهم یا سیگنالهای تولیدشده در مورد معاملات آینده نیز در این کانالها قابلمشاهده و ارزیابی خواهند بود. در ادامه 3 مورد از کانالهای حاضر در تحلیل تکنیکال را توضیح میدهیم:
کانال صعودی در تحلیل تکنیکال
همانطور که از نام این کانالها مشخص است، کانال صعودی طی روند صعودی و روبهبالای نمودارهای قیمت بازار بورس پیش میرود. کانال صعودی تحلیل تکنیکال، خطوطی موازی است که به سمت بالا شیب دارد. این کانال بالاترین قیمتها را نشان میدهد. آیا میدانید کانال صعودی چطور رسم میشود؟ معاملهگران با رسم یک خط از پایینترین تا بالاترین نوسانها کانال صعودی را نشان میدهند. در واقع با کمک این کانالها نوسانات مختلف به یکدیگر وصل میشوند.
مخالف این کانالهای صعودی، کانالهای نزولی هستند که در ادامه به آنها نیز اشاره خواهیم کرد. کانال صعودی به منظور نشان دادن روند صعودی قیمت یک ۵ الگوی قیمتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال سهام استفاده میشود. این کانال از دو خط شیبدار به وجود میآید که روند مثبتی دارند. این کانال به بالا و پایینترین قیمت یک سهام متصل خواهد بود.
کانال نزولی در تحلیل تکنیکال
کانالهایی که زاویه آنها به سمت پایین است، کانالهای نزولی در تحلیل تکنیکال هستند. کانالهای نزولی نیز همانند کانالهای صعودی بالاترین و پایینترین قیمت را نشان میدهند و شیبی به سمت پایین دارند. تنها تفاوت و البته بزرگترین تفاوت این کانالها، جهت حرکتی آنها است. کانال نزولی نیز با 2 خط موازی بر روی نمودار قیمت یک سهام رسم میشود.
کانال نزولی با اتصال پایینترین و بالاترین قیمت یک سهام و با کمک خطوط موازی خود، میتوانند روند نزولی یک نمودار را مشخص کنند. بعضی از معاملهگران با مشاهده کانال نزولی فکر میکنند، قیمت یک سهام تا مدتها در این محدود نزولی باقی میمانند، در نتیجه سعی میکنند اولین معاملات خود را در روند نزولی شروع کنند تا با گذر زمان به سود خوبی برسند.
کانال خنثی در تحلیل تکنیکال
کانال خنثی در تحلیل تکنیکال زمانی مشاهده میشود که قیمت یک سهام به طور ثابت باقی بماند. در واقع زمانی که طی یک دوره زمانی مشخص قیمتها بالا و پایین نشوند، کانال خنثی مشاهده میشود. در نظر داشته باشید کانالهای خنثی بالاترین قیمتها را مقاومت یک سهام برای حفظ ارزش خود میدانند و پایینترین قیمت را حمایت سایر سهامها از ارزش خود در نظر ۵ الگوی قیمتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال میگیرد.
به تفاوت میان قیمتهای بالا و پایین یک سهام در تحلیل تکنیکال، کانال خنثی گفته میشود. این کانالها زمانی رسم میشوند که قیمت سهام در یک محدوده قیمتی قابلتعریف قرار بگیرند. این محدوده قیمتی شامل مقاوت سهام مورد نظر از ارزش خود و حمایت سایر سهامها خواهد بود. در ضمن کانال خنثی تمایلی به ایجاد نوسانات قیمتی ندارد.
آیا میدانید کانالهای خرید و فروش چه کانالهایی هستند؟
کانالهای معاملاتی یا خرید و فروش در تحلیل تکنیکال با 2 خط موازی نشان داده میشوند. این کانالها به بازه مقاومت و حمایت هر سهم از ارزش و قیمت خود اشاره دارد. در واقع کانالهای خرید و فروش، یک دوره زمانی را در نظر میگیرند و براساس معاملات انجامشده در آن دوره زمانی تحلیل نهایی را مشخص میکنند. کانالهای خرید و فروش معتبر به طور معمول روند صعودی را نشان میدهند.
با نمایش روند صعودی یک نمودار قیمتی، فرصت خرید در اختیار معاملهگران قرار میگیرد. در ضمن کانال در تحلیل تکنیکال بر پایه خرید و فروش طی بازه زمانی مورد نظر حداقل 2 بار بالاترین قیمت و حمایت را لمس میکند. البته روند کانال خرید و فروش نزولی نیز به طور تقریبی به همین شکل خواهد بود. با کمک این کانال معاملهگران در شرایط مناسب برای فروش سهم خود قرار میگیرند.
آیا میدانید چطور یک کانال خرید و فروش رسم میشود؟ کانالهای معاملاتی با استفاده از خطوط ۵ الگوی قیمتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال موازی نشان داده میشود که کف قیمت و سقف حمایت ارزشی از یک سهام را مورد نظر دارد. تحلیلگران فنی و معاملهگران حرفهای با کمک کانال در تحلیل تکنیکال برای سرمایهگذاری بلند مدت خود تصمیم قاطع میگیرند.
تعیین حد ضرر با کمک کانال در تحلیل تکنیکال
پیش از این نیز گفتیم با رسم کانال در تحلیل تکنیکال میتوان به انواع قابلیتهای درونی سرمایهگذاری در بورس پی برد و به آنها دسترسی داشت. یکی از همین قابلیتها، حد ضرر است. بعد از رسم کانال در تحلیل تکنیکال میتوانید حد ضرر را تعیین کنید. برای مثال اگر در انتهای کانال دست به خرید زده باشید، سود خود را در بالاترین نقطه کانال دریافت خواهید کرد.
به عبارت دیگر، اگر در انتهای کانال از معامله یا خرید و فروش مورد نظر خارج شوید، دستورالعملی برای تعیین حد ضرر شما وجود خواهد داشت. به خاطر داشته باشید، تعیین حد ضرر در پایین هر کانال قابل مشاهده است. در واقع در نقاط پایینی کانال میتوانید نوسانات ناپایدار زیانآور را مشاهده کنید.
نحوه رسم کانال در تحلیل تکنیکال
برای رسم این کانال باید از نرمافزارهای مربوطه استفاده کنید. خوشبختانه نرمافزارهای زیادی وجود دارند که شما با کمک آنها و از طریق دو خط موازی میتوانید کانال رسم کنید. نگران نباشید، رسم کانال در تحلیل تکنیکال کار دشواری نیست. تنها کافی است طی مراحل زیر پیش بروید:
- قدم اول شناسایی بالاترین و پایینترین قیمت نمودار مورد نظر خواهد بود. در واقع باید پیوتها را پیدا کنید.
- قدم دوم انتخاب 2 نقطه بر روی بالاترین و پایینترین قیمتها است. با این کار شیب نمودار مشخص و رسم میشود.
- در این مرحله با وصل کردن نقاط و مشخص شدن شیب نمودار، خط روند نیز به دست میآید.
- خط موازی که بالاتر یا پایینتر خط روند رسم شود، کانال نمودار را نشان خواهد داد.
سخن آخر
برای سودبردن از بازار سرمایهگذاری سهام و بورس باید نمودارهای قیمتی موجود را به طور دائم بررسی کنید. در ضمن از بالاترین و پایینترین قیمتها مطلع باشید. در ادامه از تحلیلهای تکنیکال استفاده کنید و کانالهایی را در میان بازه قیمتی نمودارهای هر سهم بکشید. این کانالها 2 خط موازی هستند که بالاترین و پایینترین قیمت هر سهم را به یکدیگر وصل میکنند.
در ادامه با هرگونه نوسان مثبت یا منفی در نمودار قیمتی، کانال رسمشده در جای خود باقی میماند و شما به درک مشخصی از سود و ضرر معاملات دست مییابید. کانالهای صعودی رو به بالا و کانالهای نزولی به سمت پایین هستند. در ضمن کانالهای خنثی هم وجود دارد که بیشتر به معامله انجامشده اشاره خواهند داشت. همچنین با کمک این کانالها میتوان حد ضرر نیز تعیین کرد.
آیا میتوانید بر روی نمودار قیمتی سهام مورد نظر خود کانال رسم کنید؟ خوشحال میشویم نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید.
کانال قیمتی
هر نموداری در بازارهای مالی بر اساس تصمیمات معامله گران ممکن است که الگو های مختلفی تشکیل دهد، که همین موضوع باعث میشود که معامله گران بتوانند با دقت و ارزیابی بهتر، در مورد خرید یا فروش تصمیم گیری کنند.
همچنین مشخص کردن محدوده های حمایتی و مقاومتی، و تشخیص روند ها در تحلیل تکنیکال از نقش اساسی برخوردار است، گاهی اوقات قیمت بین دو ناحیه یا خط روند نوسان میکند که باعث تشکیل محدوده ای کانالی میشود.
کانال قیمت یا Price Channel یکی از بهترین گزینه ها برای معامله میباشد که با تشکیل آن میتوان در سقف و کف های آن و حتی با شکست آن معاملاتی انجام داد.
کانال های قیمتی یکی از ابزارهای مهم در تحلیل تکنیکال محسوب میشوند و میتوانند در تایم فریم های مختلفی شکل بگیرند و همچنین میتوان از آن ها در تمام بازار های مالی استفاده کرد.
به صورت خلاصه هنگامی که قیمت بین دو خط موازی در حال نوسان باشد، میتوان گفت که کانال قیمتی در آن نمودار تشکیل شده است.
معامله گران از کانال ها برای بررسی شتاب حرکتی قیمت و یا جهت حرکات قیمت کانال معاملاتی ( Trading Channel ) استفاده میکنند.
این کانال ها بسته به جهت روند میتوانند متفاوت باشند و به سه نوع، صعودی ( Bullish Channel )، نزولی ( Bearish Channel ) و خنثی یا افقی ( Horizontal Channel ) تقسیم شوند.
در ۵ الگوی قیمتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال کانال ها سقف کانال به عنوان محدوده مقاومتی و کف کانال به عنوان محدوده حمایتی عمل میکند و هر چه تعداد برخورد به این دو محدوده بیشتر باشد، کانال قیمتی اعتبار بیشتری پیدا میکند.
پیشنهاد مطالعه: پرایس اکشن
انواع کانال قیمتی
همانطور که پیش تر گفته شد سه نوع کانال وجود دارد، که توسط آن ها میتوان، برای تشخیص جهت روندی بازار و پیشبینی قیمت استفاده کرد.
این کانال ها به سه نوع: صعودی، نزولی و خنثی یا افقی میباشد.
کانال صعودی
کانال صعودی توسط دو خط صعودی در بالا و پایین نمودار قیمت تشکیل میشود، این دو خط صعودی در نقش حمایت و مقاومت در نمودار عمل میکنند، به این صورت که خط پایینی یا همان خط روند قیمت به عنوان سطح حمایتی و خط بالایی آن به عنوان سطح مقاومتی در نمودار عمل میکند.
در این نوع کانال، سقف ها و کف ها بالاتر از یک دیگر قرار میگیرند.
کانال نزولی
کانال نزولی نوعی دیگر از الگو های نموداری میباشد، که در میان دو خط نزولی تشکیل میشود، که خط بالای آن به عنوان محدوده مقاومت و خط پایین آن به عنوان محدوده حمایت میباشد.
در این نوع کانال روند بازار نزولی میباشد و سقف و کف ها پایین تر از یک دیگر شکل میگیرند.
کانال خنثی یا افقی
سومین نوع کانال، کانال افقی میباشد که آن را با نام های خنثی یا بدون روند نیز میشناسند.
در این نوع کانال همانند کانال های قبلی که توضیح داده شد قیمت درون دو خط نوسان میکند و این دو خط به صورت افقی میباشند و هیچ گونه شیبی ندارند.
بر خلاف دو الگو قبلی، در کانال افقی هیچ سقف یا کفی بالاتر یا پایین تر از یک دیگر تشکیل نمیشود و در آن سقف و کف ها با یک دیگر در یک راستا قرار میگیرند.
کاربرد کانال قیمتی
به صورت کلی راه های اندکی برای سود بردن از کانال های قیمتی وجود دارد.
از کانال ها میتوان در مواقعی که قیمت در سقف یا کف آن ها قرار دارد یا در مواقعی که شکسته میشوند سیگنال دریافت کرد.
خرید و فروش در داخل کانال
همانطور که پیش تر گفته شد کانال توسط دو خط تشکیل میشود که به عنوان سطوح حمایت و مقاومت عمل میکنند، معامله گران می توانند هنگامی که قیمت به خط بالای کانال قیمتی نزدیک می شود، خود را برای معامله فروش و هنگامی که نزدیک خط پایین کانال میشود و آن را لمس میکند خود را برای معامله خرید آماده کنند.
پیشنهاد مطالعه: بروکر فارکس
شکست کانال
باید توجه داشت که قیمت برای همیشه قرار نیست که در کانال قرار داشته باشد و هر کدام از انواع کانال ها بالاخره در مقطع زمانی خاصی شکسته میشوند و تغییر روند میدهند.
این اتفاق زمانی رخ میدهد که نمودار با کندل های قیمتی قدرتمند، کانال را رو به بالا یا پایین رد میکند و این اتفاق باعث میشود تا معامله گران سیگنالی مبنی بر این دریافت کنند که روند جدید در حال ایجاد شدن است که هدف قیمتی آن میتواند عرض کانال باشد.
جمع بندی کلی
الگو کانال در تحلیل تکنیکال اهمیت ویژه ای دارد و برای تحلیل نمودار و همچنین مشخص شدن روند بازار بسیار کاربردی میباشد، و توسط آن میتوان نقاط مهم برای خرید یا فروش را شناسایی کرد.
الگو های کانالی میتوانند در هر تایم فریم و در هر بازاری ایجاد شوند.
و کانال ها را میتوان به سه نوع صعودی، نزولی و خنثی تقسیم کرد.
از کانال های قیمتی میتوان هنگامی که قیمت درون آن قرار دارد در سقف سیگنال فروش و در کف سیگنال خرید دریافت کرد، همچنین با شکست کانال میتوان در جهت شکست وارد معامله شد و هدف قیمتی آن را به اندازه عرض کانال قرار داد.
در این مقاله به شما اطلاعاتی در مورد الگو کانال و همچنین نحوه معامله با آن آموزش داده شد، اما باید به یاد داشته باشید که هیچگاه با دیدن یک الگو وارد معامله نشوید و حتما آن را با سایر سیگنال ها ترکیب کنید.
الگوی سقف و کف دوقلو در تحلیل تکنیکال
یکی از الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک، الگوی سقف دوقلو و کف دوقلو است که کاربرد بسیار زیادی در انجام معاملات دارد و در بین تحلیلگران فنی از محبوبیت زیادی برخوردار است. از نامهای دیگر این الگو میتوان به سقف دوگانه و الگوی M اشاره کرد. به طور کلی الگوهای قیمتی جنبه بصری دارند و شکل آنها در انواع چارت قیمتی ظاهر میشود و به واسطهی اینکه رفتار قیمت پس از تشکلیل این الگوها در گذشته آنالیز شده است، میتوان با مشاهدهی دوباره آنها در نمودار یک دارایی مثل سهام، آیندهی حرکت قیمت را به صورت احتمالاتی پیش بینی کرد. در این مقاله به معرفی و آموزش الگوی سقف و کف دوقلو خواهیم پرداخت و روش معامله با این الگو را آموزش خواهیم داد.
فلسفه به وجود آمدن الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال
الگوهای بصری تکنیکالی در چارت قیمتی انواع دارایی ظاهر میشوند که علاوه بر شکل ظاهری مشخص، دارای ویژگیهای منحصر به فردی هستند. معمولا این الگوها بر اساس شکل ظاهری انها نامگذاری شدهاند. اما فلسفهی به وجود آمدن الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال چیزی نیست جز اینکه تکنیکالیستها اعتقاد دارند “تاریخ تکرار میشود”!
الگوهای تکنیکالی در گذشتهی نمودارها بررسی شدهاند و طبق آمار در بیشتر مواقع پس از شکلگیری آنها، قیمت رفتار مشابهای از خود نشان داده است. مثلا از 1000 باری که فلان الگو در چارت قیمت دیده شده است 700 بار آن قیمت رفتار مشابهای از خود نشان داده است. بنابراین با مشاهده دوباره آن الگو در نمودار میتوانیم با احتمال 70 درصد حرکت آتی قیمت را پیش بینی کنیم.
توجه کنید این فقط یک احتمال است و هیچ قطعیتی وجود ندارد. اما در تعداد بالای استفاده از آن الگو ما در 70 درصد مواقع توانستهایم آینده را به درستی پیش بینی کنیم و همین موضوع برای اینکه بازدهی برایند معاملات ما سودده باشد کافی است.
انواع الگوهای قیمتی
به طور کلی الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال دو نوع هستند:
- الگوهای بازگشتی (Reversal patterns)
- الگوهای ادامهدهنده (Continuation patterns)
الگوی ادامهدهنده روند در واقع نشان دهنده حرکت قیمت پس از یک وقفه کوتاه در جهت روند قبلی است. به عبارتی الگوی ادامهدهنده، نشاندهنده درنگ موقت در یک روند حرکتی است. اگر با مفهوم روند و خطوط روند آشنا نیستید مقاله ترسیم خطوط روند در تحلیل تکنیکال را مطالعه کنید.
اما الگوهای بازگشتی نشانه تغییر احتمالی روند هستند و زمانی که یک الگوی بازگشتی در چارت قیمت شکل میگیرد، میتوان با توجه به اعتبار الگو، پس از تایید شدن آن به معامله وارد شد و طبق همان الگو حد ضرر و حد سود را برای معامله مشخص کرد.
هر کدام از این دسته الگوها (برگشتی و ادامه دهنده) خود شامل تعداد زیادی الگو هستند که الگوی سقف دو قلو و کف دوقلو یکی از انواع الگوی برگشتی است و به علت سادگی و البته تعداد زیاد آنها در چارت سهام، بسیار کاربردی است. در ادامه به معرفی این الگوی بازگشتی خواهیم پرداخت.
الگوی سقف و کف دوقلو چیست؟
همان طور که از نام این الگو مشخص است الگوی سقف یا کف دوقلو از دو دره یا دو سقف هم اندازه تشکیل شده است که الگوی سقف دوقلو در انتهای یک روند صعودی شکل میگیرد و نشان دهنده پایان روند صعودی و آغاز روند نزولی است و الگوی کف دوقلو در انتهای یک روند نزولی ظاهر میشود و بیانگر این است که روند نزولی به اتمام رسیده است و روند صعودی آغاز شده است. اصول کلی این دو الگو یکسان است.
الگوی سقف دوقلو (Double Tops)
الگوی سقف دو قلو از دو قله با ارتفاع یکسان تشکیل شده است که پایان روند صعودی را نشان می دهد. شکل ظاهری این الگو در تصویر زیر مشخص است (به شکل حرف M).
الگوی سقف دوقلو
قیمت در یک روند صعودی به نقطهای میرسد که توان عبور از ان را ندارد. بعد از کمی افت، دوباره تلاش میکند تا از سقف قبلی عبور کند ولی باز هم شکست میخورد و افت میکند. اگر افت قیمت از افت دفعه قبل بیشتر باشد الگوی سقف دوقلو فعال شده است.
خط گردن
توجه کنید سطحی که قیمت در افت اول آن را تجربه میکند به خط گردن مشهور است و تا زمانی که این خط شکسته نشده است هنوز الگوی سقف دوقلو تایید نشده است. شکست خط گردن به معنی تایید الگوی سقف دوقلو است و اگر این الگو را در چارت سهم خود دیدی باید سهم را بفروشید. اما عجله نکنید! نکتههای زیادی در این زمینه وجود دارد.
الگوی کف دوقلو (Double Bottoms)
الگوی کف دوقلو دقیقا بر عکس الگوی سقف دوقلو است. این الگو در پایان یک روند نزولی اتفاق میافتد و نشانه تغییر روند نزولی به صعودی است. هر انچه در مورد الگوی سقف دوقلو گفته شده در مورد الگوی ۵ الگوی قیمتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال کف دوقلو صادق است، اما به صورت معکوس. شکل ظاهری این الگو را در تصویر زیر مشاهده میکنید. شکل ظاهری این الگو شبیه حرف W است.
الگوی کف دوقلو
استراتژی معامله با الگوی سقف و کف دوقلو
افراد مبتدی با دیدن شکل ظاهری این الگو در چارت قیمتی فورا اقدام به معامله میکنند در صورتی که سه مسئله در اینجا بسیار قابل توجه است:
- اولا تایید شدن الگو نیازمند علائمی است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
- دوما اعتبار تمامی الگوها با هم یکسان نیستند.
- سوما هر شکلی که در نمودار دارای دو قله یا دو دره هم اندازه بود الگوی سقف و کف دوقلو نیست!
تاییدیه الگوهای سقف و کف دو قلو چیست؟
نکته بسیار مهم درباره معامله با الگوهای قیمتی تایید شدن الگو است و تا زمانی که یک الگو تایید نشده است ما مجاز به باز کردن پوزیشن نیستیم. به عبارت دیگه اگر قصد داریم ۵ الگوی قیمتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال به کمک این الگو در بورس به معامله بپردازیم تا وقتی که به طور کامل الگوی سقف یا کف دوقلو تایید نشده است ما مجاز به خرید یا فروش سهام بر طبق این الگو نیستیم. اما تاییدیه این الگو چیست؟
زمانی الگوی سقف یا کف دوقلو تایید شده است که خط گردن الگو شکسته شود. شکست یک سطح قیمتی یعنی عبور قدرتمند قیمت از سطح مورد نظر (عبور قیمت با یک کندل با بدنه بلند) و بسته شدن حداقل یک کندل دیگر در آن سمت سطح مورد نظر. به این ترتیب میتوانیم بگوییم خط گردن شکسته شده است و الگوی سقف یا کف دوقلو تایید شده است و حالا مجاز به انجام معامله هستیم. از علائم شکست خط گردن افزایش حجم معاملات است که این امر البته الزامی نیست.
توجه کنید قرار نیست ما پیش داوری کنیم و به محض اینکه قیمت نتوانسته است از قله یا دره قبلی عبور کند بگوییم الگوی سقف یا کف دوقلو در حال شکل گیری است. این کار کاملا غیر حرفهای است و در بلند مدت به ضرر شما خواهد بود. معاملهگر حرفهای تا تشکیل کامل الگو صبر میکند و هیچ عجلهای در انجام معامله ندارد.
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
اعتبار الگوهای سقف یا کف دوگانه
اعتبار همه الگوهای سقف یا کف دوقولو یا دوگانه با هم برابر نیستند. اما چه مواردی است که اعتبار این الگوها را افزایش میدهد. از این موارد میتوان به دو مورد بسیار مهم توجه کرد:
- سرعت بیشتر حرکت قیمت در زمانی که به سمت خط گردن حرکت میکند؛
- افزایش حجم معاملات در زمانی که قیمت در حال حرکت به سمت خط گردن است.
سرعت حرکت قیمت در زمانی که به سمت خط گردن نزدیک میشود بسیار مهم است. اگر سرعت حرکت نسبت به حرکت صعودی برای تشکیل قله یا کف دوم بیشتر باشد اعتبار الگو بیشتر است.
برای مثال الگوی کف دوقلوی زیر را نگاه کنید.
اگر به تصویر دقت کنید متوجه خواهید شد قیمت در زمانی که برای تشکیل کف دوم حرکت کرده است 10 کندل زمان برده است تا خود را از خط گردن به کف دوم رسانده است ولی زمانی که از کف دوم به سمت خط گردن حرکت کرده است تنها با 6 کندل خود را به خط گردن رسانده است و به این ترتیب مشخص است سرعت حرکت در زمان حرکت به سمت خط گردن بیشتر بوده و همین مسئله میتواند اعتبار این الگوی کف دوقلو را بیشتر کند. حال اگر این افزایش سرعت با افزایش حجم معاملات نیز همراه باشد اعتبار الگو بازهم دوچندان خواهد بود.
توجه به این نکات کوچک میتواند در بلند مدت تاثیر زیادی در بازدهی معاملات یک معاملهگر تکنیکالی داشته باشد.
هر گردی گردو نیست!
بسیاری مواقع شکل ظاهری چارت شبیه الگوی سقف دوقلو یا کف دوقلو است اما به واقع اینگونه نیست. یکی از این موارد که بسیار دیده میشود این است که الگو نسبت به روند قبل از آن بسیار بزرگ است و در واقع به لحاظ زمانی تشکیل الگوی سقف یا کف دوقلو در این مواقع فاقد اعتبار است. برای روشن شدن مطلب به تصویر زیر نگاه کنید.
الگویی که میبینید الگوی سقف دوقلو نیست چراکه نسبت به مرتبه زمانی روند صعودی قبل از خودش بسیار بزرگ است (تقریبا هم اندازه با مرتبه روند قبل خودش است)، در صورتی که زمانی این شکل در نمودار الگوی سقف دوقلو در نظر گرفته میشود که نسبت به زمان حرکت روند صعودی قبلی کوچکتر باشد.
بهترین زمان معامله با الگوی سقف یا کف دوقلو
در صورت شکست خط گردن و تایید الگو میتوان به معامله ورود کرد. بنابراین با شکست خط گردن در الگوی سقف دوقلو سیگنال فروش و با شکست خط گردن در الگوی کف دوقلو سیگنال خرید صادر میشود.
شکست خط گردن و سیگنال فروش در الگوی سقف دوقلو
البته گاهی شکست خط گردن چنان سریع است که فرصت معامله را از ما میگیرد. در این مواقع بهترین کار این است که صبر کنیم تا قیمت به خط گردن شکسته شده پولبک بزند و در آن زمان میتوانیم به معامله وارد شویم.
حد سود و حد ضرر در استراتژی معامله با الگوهای دوقلو
در یک استراتژی معاملاتی کامل در هنگام ورود به معامله باید حد ضرر و حد سود مشخص شود. حد سود یا هدف قیمتی در هنگام معامله با الگوهای دوقلو بسیار جالب است. در بالا گفتیم که با شکست خط گردن میتوانیم وارد معامله شویم. در این صورت هدف قیمتی که میتوانیم حد سود خود را در آن نقطه قرار بدهیم به اندازه ارتفاع الگو است. منظور از ارتفاع الگو فاصله بین خط گردن تا سقف یا کف الگو است. به تصویر زیر نگاه کنید.
منبع تصویر: rasabourse.com
در تصویر بالا یک الگوی کف دوقلو را مشاهده میکنید. H فاصله بین کفها تا خط گردن است. با شکست خط گردن سیگنال خرید صادر میشود و هدف قیمت (حد سود) به اندازه H تعیین میشود.
تعیین حد ضرر
در خلال این مقاله گفتیم بهترین زمان برای ورود به معامله بر اساس این الگو زمانی است که قیمت به خط گردن پولبک زده است. این پولبک میتواند داخلی، خارجی یا معمولی باشد (برای آشنایی با انواع پولبک مقاله پولبک چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد چیست را مطالعه کنید). در این صورت برای تعیین حد ضرر میتوانیم سقف یا کف همان پولبکی که به خط گردن زده شده است را به عنوان حد ضرر در نظر بگیریم.
اگر پولبکی اتفاق نیافتاده و با شکست خط گردن وارد معامله شدهایم، شکست دوباره خط گردن در جهت معکوس حد ضرر ما خواهد بود.
جمع بندی
در این مقاله به اموزش کامل الگوی سقف و کف دوقلو پرداختیم و نحوه معامله با این الگو را ذکر کردیم. در این زمینه توجه کنید در وهلهی اول تا تایید کامل الگو نباید بر اساس آن اقدام به معامله کرد و در وهله دوم اعتبار الگوهای دوقلو در چارت قیمتی با یکدیگر متفاوت هستند.
همچنین توجه کنید این الگو یک الگوی بازگشتی است اما قرار نیست با تشکیل هر الگوی سقف یا کف دو قلو قیمت بدون استثنا تغییر روند دهد، بلکه این فقط یک احتمال قوی است و از این رو تعیین حد ضرر و حد سود بسیار اهمیت دارد. این ذات تحلیل تکنیکال است و تمامی روشها و تحلیلهای تکنیکالی در فضای احتمالات بیان میشود. اگر این موضوع را درک نکنید به زودی مایوس خواهید شد.
در بین افراد مبتدی بسیار شنیده میشود که تحلیل تکنیکال در بورس ایران کار نمیکند! این جملات خندهدار از عدم درک احتمالاتی بودن متدهای تحلیل تکنیکال نشآت میگیرد.
آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در بورس
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی لینک زیر کلیک کنید.
تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.